گفتگویی کوتاه با پازل بند

استيج زير پاي ستاره‌هاي نوظهورمصاحبه با پازل بندگراتومیک - پازل بند از جمله گروه هاي موسيقي است که در دو، سه سال اخير محبوبيت و طرفداران زيادي بين علاقه مندان ايراني موسيقي پاپ پيدا کرده است. تا چندي پيش آنها با تنظيم ها و ملودي هايي که براي ديگران مي ساختند شناخته مي شدند اما در همان جايگاه نماندند و خودشان وارد دنياي خواندن ترانه هايشان شدند. در «پازل بند» علي رهبري به عنوان خواننده و آهنگساز و آرين بهاري تنظيم، ميکس و مستر قطعات را برعهده دارد. آلبوم «قايق کاغذي» شروعي بود براي حضور رسمي اين گروه در بازار موسيقي. قطعه هاي «دلارام»، «دلداده»، «معشوقه»، «بي تاب» و «کار دادي دستم» از جمله آهنگ هاي هيت بازار موسيقي امسال بوده است. گفت و گو با اين دو هنرمند جوان را در ادامه بخوانيد.علي رهبري متولد 1362 است و موسقي را از سال 80 با نوازندگي پيانو آغاز کرده است. او ابتدا در استوديوي کوچکي که داشت به ساخت ملودي و تنظيم مشغول بوده و البته رهبر ارکستر «حميد حامي» و «نيما مسيحا» هم بوده است.آرين بهاري متولد 1370 است و از سال 88 وارد عرصه موسيقي شده است. کار او با ترانه هاي زيرزميني آغاز شد اما با استعداد و ذوقي که داشت با همراهي علي رهبري و مهران عباسي گروه پازل را تشکيل دادند هر چند که مهران عباسي بعدها در فضايي صميمانه از اين گروه جدا شد. علي رهبري: شهريور 1390 گروه پازل بند تشکيل شد و نخستين رهبر گروه موسيقي پاپ در ايران بود که فقط يک خواننده داشت. از همان موقع که من نام شناسنامه اي خود را کنار گذاشتم و نام پازل بند را به عنوان يک آرتيست دنبال کردم اطرافيانم معتقد بودند که اشتباه کرده ام اما من مي گفتم که چهار سال بعد مي فهميد که تصميم درستي گرفته ام. به همراه آرين بهاري و مهران عباسي چند قطعه موسبقي را منتشر و با محسن يگانه در آلبوم حباب همکاري کرديم.نمي خواستيم تنها به عنوان آهنگساز فعاليت کنيم به همين دليل در سال 93 با آرين بهاري چند قطعه ديگر ساختيم و همزمان در آلبوم رضا صادقي، علي لهراسبي، مهدي احمدوند و ميثم ابراهيمي حضور داشتيم. دوست داشتم ملودي و تنظيم ها را با صداي خودمان عرضه کنيم و فضاي شرقي موسيقي مان را به استانداردها نزديک تر کنيم. آشنايي با آرين بهاري که تنظيم کننده توانمندي است زمينه را براي قرارگرفتن قطعه هاي اين پازل فراهم کرد.آرين بهاري: خوانندگي را دوست داشتم اما به دليل اين که شرايط تامين مالي هزينه ها را نداشتم اوايل کار تنظيم انجام مي دادم تا زماني که گروه پازل تشکيل شد. نکته اي که خيلي به آن علاقه دارم و نياز به زمان و فرصت بيشتري دارد سرودن ترانه و فعاليت به عنوان ترانه سراست.علي رهبري: عنوان «پازل بند» به شکل اتفاقي انتخاب شد. براي انتخاب اسم گروه خيلي فکر مي کرديم و گزينه هاي مختلفي مطرح مي شد تا اين که به شکل اتفاقي در جريان يک قرار دوستانه، يکي از دوستان ما به اسم فرياد با ديدن يکي از تابلوهاي استوديو که به شکل يک قاب و از قطعات مختلف پازل تشکيل شده بود، اين اسم را پيشنهاد داد و همزمان اين اسم به ذهن من آمد و همه با اتفاق نظر به پازل باند يا بند رسيديم.درواقع هرکدام از ما تکه هايي از يک تابلو هستيم و زماني که با هم و در کنار هم باشيم نما و خروجي درستي داريم. سبک کاري ما پاپ است ولي سعي مي کنيم که از همه فضاهاي موسيقيايي و بيشتر از سازهاي الکترونيک که طرفداران خاص خود را دارد استفاده کنيم. البته به نظر من در سال هاي اخير هوش موسيقايي مخاطب بيشتر شده و اگر کاري ميکس و مستر خوبي نداشته باشد و اصطلاحا ديستورت بوده يا آکوردي در آن اشتباه گرفته شده باشد، مخاطبان کاملا مي فهمند که اين اتفاق خيلي خوبي است.آرين بهاري: ما برخي مواقع 15 تا 20 قطعه آماده و چندين بار تنظيم مي کنيم تا يک کار از داخل آن دربيايد. اتاق فکر داريم. اول بايد ببينيم نسبت به سبکي که در بازار است چه کار جديدي مي توانيم ارائه دهيم که در مقايسه با آثار ديگر متفاوت باشد و شنونده را جذب کند. از ترانه و ملودي شروع مي کنيم. در مورد ايده ها و موضوعات با علي و آقاي ناصري و مهندس اردستاني و بچه هايي که در گروه مان هستند مشورت مي کنيم تا به سوژه و ترانه جديد برسيم. من و علي کلمه هايي که در ذهن مان داريم را مي نويسيم و اگر ترانه سرايي در کنارمان باشد، همفکري مي کنيم و کار را با ملودي پيش مي بريم تا به نقطه اتودزدن برسيم.اگر هدف کار از اول مشخص باشد معلوم مي شود که از نظر تنظيم چه سبکي را بايد براي آن فرآوري کنيم. به همراه اعضاي اتاق فکر آهنگ را گوش مي دهيم و براي تعدادي از دوستان هم مي فرستيم که گوش کنند و نظر بدهند. خيلي از قطعات را بارها تنظيم مي کنيم؛ مثلا ترانه «کار دادي دستم» را در پنج، شش ورژن تنظيم کرديم. موضوعي که خود ما هميشه دوست داريم آن را رعايت کنيم اين است که اگر قرار است موسيقي مردمي ارائه کنيم، به شعور آنها توهين نکنيم.علي رهبري: اين که ميگوييد طي سال هاي اخير خوانندگان، يک دوران کوتاه اوج دارند اما در مقايسه با خوانندگان نسل هاي قبلي خيلي زود از دوران اوج فاصله مي گيرند طبيعي است چون فاصله آماده شدن کار تا مرحله رسيدن به دست مخاطب کم شده است. از طرفي آرتيست هم بايد صداي خودش را بشناسد. خيلي از خواننده ها احساس و صداي خيلي خوبي دارند و با ملودي هاي خوبي که مي سازند کارشان در يک برهه زماني به قول معروف مي گيرد اما از يک جايي به بعد براي آرتيست چيزهاي ديگري هم اهميت دارد.مثلا اين که چگونه لباس بپوشد يا سبک موسيقي اش پتانسيل پيشرفت و ماندگاري داشته باشد. قبلا خواننده يک کار هيت مي ساخت و دو سال با آن کنسرت برگزار مي کرد ولي امروزه شرايط فرق مي کند مثلا آهنگ «جاده» در مقطعي هيت شد ولي به فکر اين هستم که ديگر آن را در کنسرت نخوانيم و کار جديدي را جايگزين کنيم. هر چقدر در موسيقي صبوري در کنار فکر و بررسي سليقه جامعه باشد، موفقيت بيشتري به دست مي آيد.همکاري با حميد هيرادعلي رهبري: همکاري با حميد هيراد در قطعه «دلارام» توصيه من بود. حميد يک سال تمام با شرکت قرارداد بسته بود ولي کاري بيرون نمي داد و فقط در حال آناليز بود تا به قطعه بي حوصله رسيد که من و آرين اين تصميم را با هم گرفتيم. اولا اين که حميد هيراد در ميان بچه هاي موسيقي پديده اي نادر است. از لحاظ خصوصيات نيک رفتاري و خوش قلبي مانند او نديده ام و ترانه هايي که مي خواند به نوعي بازتاب ويژگي هاي اخلاقي خوب او هستند. حتي در صفحه اينستاگرام خودم هم کارهاي حميد را مي گذارم. البته ممکن است با خوانندگان ديگر هم در آينده اجراهاي مشترک را تجربه کنيم.همه بچه هايي که در سبک شرقي مي خوانند به نوعي رقيب ما هستند. بعضي از آنها صداي خيلي خوبي دارند و برخي ديگر علاوه بر صدا و استعداد خوانندگي، پروداکشن و مجموعه خيلي خوبي دارند. کسي که موفق مي شود حتما علتي دارد. مثالي راجع به ماکان بند مي زنم؛ ما با خيلي از موزيسين ها در ارتباط هستيم که خيلي تکنيکال به موضوع نگاه مي کنند و همه هم دوست دارند خواننده بشوند. نخستين واکنش برخي از دوستان جبهه گرفتن نسبت به موفقيت ماکان بند بود.پس از آن ماجرايي پيش آمد که گفتند يکي از آثار آنها کاور بوده اما بعد به همه ثابت شد که کاور نبوده است و تاريخ ريليز کار کاملا مشخص بود. حدود دو سال پيش شرکت آوازي نو با ماکان قرارداد بسته بود و از آن موقع ياشار خسروي، اميرميلاد نيکزاد و مهندس اردستاني آناليز مي کردند که بچه ها چه کاري را بسازند که بگيرد. منظور من فقط ماکان بند نيست. مطمئنا هر موفقيتي با تلاش، فکر و خلاقيت همراه است. من اعتقادي به مافيا در بازار موسيقي ندارم چون باور دارم که موفقيت را مردم رقم مي زنند. آنها هستند که به يک ترانه و آهنگ علاقه مند مي شوند و از آن استقبال مي کنند.خواننده مورد علاقهآرين بهاري: سبک محسن چاوشي را خيلي دوست دارم. به نظرم هرچه بخواند مي گيرد و جايگاه ويژه او در صدر مارکت و بازار موسيقي بي دليل نيست. استراتژي محسن چاوشي براي من خيلي جذاب است. او يکي، دو آلبوم موسيقي با کلام عاميانه داشت که از آنها بسيار استقبال شد اما يکباره سبک کلام را عوض کرد و کلاسيک خوان شد و جالب اين که اين سبک او هم گرفت.علي رهبري: سعي مي کنم آثار بيشتر خوانندگان و آهنگسازها را گوش کنم ولي خواننده مورد علاقه من داخلي نيست. همه خوانندگاني که موفق شده اند يک ويژگي مشترک دارند؛ اين که درون خود را شناخته و توانسته اند وجه مشترک خودشان و مخاطب هايشان را بشناسند. اين که بگويم کدام شان قهرمان من بوده و دوستش داشتم، واقعا نمي دانم به نظرم شادمهر عقيلي يک نابغه است؛ او هم نوازنده منحصر به فردي است و هم آهنگساز و ترانه سرايي توانمند. بيزينس موسيقي را به خوبي مي شناسد و کارهاي موفق او در ساليان متمادي نشانه اين است که موفقيت او بي دليل نيست. مطمئنا اگر شادمهر در ايران بود کار براي کساني که مشابه سبک او فعاليت مي کنند به مراتب سخت تر مي شد.برنامه هاي آيندهعلي رهبري: به نظر من استمرار موفقيت، با تفکر و استراتژي مناسب شدني است و قطعا اين اتفاق مي افتد. شايد خواننده جديدي به گروه ما اضافه شود که البته دو حالت دارد. يک اسم شناسنامه اي و ديگري برند «پازل بند». نه من و نه آرين هيچ وقت به دنبال اسم شناسنامه اي نبوديم. برند پازل بند مي تواند با رويکردي صحيح، آينده نگري و رصد ذائقه مخاطب به فعاليت خود ادامه دهد.آرين بهاري: اول از همه خواست خداست و بعد هدف و اين که هر سال و هر ماه چه استراتژي و تفکري به کار ببريم که باقي بمانيم. اگر خواست خدا باشد، هستيم و اگر خواست خدا نباشد، نيستيم. 

استيج زير پاي ستاره‌هاي نوظهور

مصاحبه با پازل بند

گراتومیک - پازل بند از جمله گروه هاي موسيقي است که در دو، سه سال اخير محبوبيت و طرفداران زيادي بين علاقه مندان ايراني موسيقي پاپ پيدا کرده است. تا چندي پيش آنها با تنظيم ها و ملودي هايي که براي ديگران مي ساختند شناخته مي شدند اما در همان جايگاه نماندند و خودشان وارد دنياي خواندن ترانه هايشان شدند. در «پازل بند» علي رهبري به عنوان خواننده و آهنگساز و آرين بهاري تنظيم، ميکس و مستر قطعات را برعهده دارد. آلبوم «قايق کاغذي» شروعي بود براي حضور رسمي اين گروه در بازار موسيقي. قطعه هاي «دلارام»، «دلداده»، «معشوقه»، «بي تاب» و «کار دادي دستم» از جمله آهنگ هاي هيت بازار موسيقي امسال بوده است. گفت و گو با اين دو هنرمند جوان را در ادامه بخوانيد.

علي رهبري متولد 1362 است و موسقي را از سال 80 با نوازندگي پيانو آغاز کرده است. او ابتدا در استوديوي کوچکي که داشت به ساخت ملودي و تنظيم مشغول بوده و البته رهبر ارکستر «حميد حامي» و «نيما مسيحا» هم بوده است.

آرين بهاري متولد 1370 است و از سال 88 وارد عرصه موسيقي شده است. کار او با ترانه هاي زيرزميني آغاز شد اما با استعداد و ذوقي که داشت با همراهي علي رهبري و مهران عباسي گروه پازل را تشکيل دادند هر چند که مهران عباسي بعدها در فضايي صميمانه از اين گروه جدا شد.

 

علي رهبري: شهريور 1390 گروه پازل بند تشکيل شد و نخستين رهبر گروه موسيقي پاپ در ايران بود که فقط يک خواننده داشت. از همان موقع که من نام شناسنامه اي خود را کنار گذاشتم و نام پازل بند را به عنوان يک آرتيست دنبال کردم اطرافيانم معتقد بودند که اشتباه کرده ام اما من مي گفتم که چهار سال بعد مي فهميد که تصميم درستي گرفته ام. به همراه آرين بهاري و مهران عباسي چند قطعه موسبقي را منتشر و با محسن يگانه در آلبوم حباب همکاري کرديم.

نمي خواستيم تنها به عنوان آهنگساز فعاليت کنيم به همين دليل در سال 93 با آرين بهاري چند قطعه ديگر ساختيم و همزمان در آلبوم رضا صادقي، علي لهراسبي، مهدي احمدوند و ميثم ابراهيمي حضور داشتيم. دوست داشتم ملودي و تنظيم ها را با صداي خودمان عرضه کنيم و فضاي شرقي موسيقي مان را به استانداردها نزديک تر کنيم. آشنايي با آرين بهاري که تنظيم کننده توانمندي است زمينه را براي قرارگرفتن قطعه هاي اين پازل فراهم کرد.

آرين بهاري: خوانندگي را دوست داشتم اما به دليل اين که شرايط تامين مالي هزينه ها را نداشتم اوايل کار تنظيم انجام مي دادم تا زماني که گروه پازل تشکيل شد. نکته اي که خيلي به آن علاقه دارم و نياز به زمان و فرصت بيشتري دارد سرودن ترانه و فعاليت به عنوان ترانه سراست.

علي رهبري: عنوان «پازل بند» به شکل اتفاقي انتخاب شد. براي انتخاب اسم گروه خيلي فکر مي کرديم و گزينه هاي مختلفي مطرح مي شد تا اين که به شکل اتفاقي در جريان يک قرار دوستانه، يکي از دوستان ما به اسم فرياد با ديدن يکي از تابلوهاي استوديو که به شکل يک قاب و از قطعات مختلف پازل تشکيل شده بود، اين اسم را پيشنهاد داد و همزمان اين اسم به ذهن من آمد و همه با اتفاق نظر به پازل باند يا بند رسيديم.

درواقع هرکدام از ما تکه هايي از يک تابلو هستيم و زماني که با هم و در کنار هم باشيم نما و خروجي درستي داريم. سبک کاري ما پاپ است ولي سعي مي کنيم که از همه فضاهاي موسيقيايي و بيشتر از سازهاي الکترونيک که طرفداران خاص خود را دارد استفاده کنيم. البته به نظر من در سال هاي اخير هوش موسيقايي مخاطب بيشتر شده و اگر کاري ميکس و مستر خوبي نداشته باشد و اصطلاحا ديستورت بوده يا آکوردي در آن اشتباه گرفته شده باشد، مخاطبان کاملا مي فهمند که اين اتفاق خيلي خوبي است.

آرين بهاري: ما برخي مواقع 15 تا 20 قطعه آماده و چندين بار تنظيم مي کنيم تا يک کار از داخل آن دربيايد. اتاق فکر داريم. اول بايد ببينيم نسبت به سبکي که در بازار است چه کار جديدي مي توانيم ارائه دهيم که در مقايسه با آثار ديگر متفاوت باشد و شنونده را جذب کند. از ترانه و ملودي شروع مي کنيم. در مورد ايده ها و موضوعات با علي و آقاي ناصري و مهندس اردستاني و بچه هايي که در گروه مان هستند مشورت مي کنيم تا به سوژه و ترانه جديد برسيم. من و علي کلمه هايي که در ذهن مان داريم را مي نويسيم و اگر ترانه سرايي در کنارمان باشد، همفکري مي کنيم و کار را با ملودي پيش مي بريم تا به نقطه اتودزدن برسيم.

اگر هدف کار از اول مشخص باشد معلوم مي شود که از نظر تنظيم چه سبکي را بايد براي آن فرآوري کنيم. به همراه اعضاي اتاق فکر آهنگ را گوش مي دهيم و براي تعدادي از دوستان هم مي فرستيم که گوش کنند و نظر بدهند. خيلي از قطعات را بارها تنظيم مي کنيم؛ مثلا ترانه «کار دادي دستم» را در پنج، شش ورژن تنظيم کرديم. موضوعي که خود ما هميشه دوست داريم آن را رعايت کنيم اين است که اگر قرار است موسيقي مردمي ارائه کنيم، به شعور آنها توهين نکنيم.

علي رهبري: اين که ميگوييد طي سال هاي اخير خوانندگان، يک دوران کوتاه اوج دارند اما در مقايسه با خوانندگان نسل هاي قبلي خيلي زود از دوران اوج فاصله مي گيرند طبيعي است چون فاصله آماده شدن کار تا مرحله رسيدن به دست مخاطب کم شده است. از طرفي آرتيست هم بايد صداي خودش را بشناسد. خيلي از خواننده ها احساس و صداي خيلي خوبي دارند و با ملودي هاي خوبي که مي سازند کارشان در يک برهه زماني به قول معروف مي گيرد اما از يک جايي به بعد براي آرتيست چيزهاي ديگري هم اهميت دارد.

مثلا اين که چگونه لباس بپوشد يا سبک موسيقي اش پتانسيل پيشرفت و ماندگاري داشته باشد. قبلا خواننده يک کار هيت مي ساخت و دو سال با آن کنسرت برگزار مي کرد ولي امروزه شرايط فرق مي کند مثلا آهنگ «جاده» در مقطعي هيت شد ولي به فکر اين هستم که ديگر آن را در کنسرت نخوانيم و کار جديدي را جايگزين کنيم. هر چقدر در موسيقي صبوري در کنار فکر و بررسي سليقه جامعه باشد، موفقيت بيشتري به دست مي آيد.

همکاري با حميد هيراد

علي رهبري: همکاري با حميد هيراد در قطعه «دلارام» توصيه من بود. حميد يک سال تمام با شرکت قرارداد بسته بود ولي کاري بيرون نمي داد و فقط در حال آناليز بود تا به قطعه بي حوصله رسيد که من و آرين اين تصميم را با هم گرفتيم. اولا اين که حميد هيراد در ميان بچه هاي موسيقي پديده اي نادر است. از لحاظ خصوصيات نيک رفتاري و خوش قلبي مانند او نديده ام و ترانه هايي که مي خواند به نوعي بازتاب ويژگي هاي اخلاقي خوب او هستند. حتي در صفحه اينستاگرام خودم هم کارهاي حميد را مي گذارم. البته ممکن است با خوانندگان ديگر هم در آينده اجراهاي مشترک را تجربه کنيم.

همه بچه هايي که در سبک شرقي مي خوانند به نوعي رقيب ما هستند. بعضي از آنها صداي خيلي خوبي دارند و برخي ديگر علاوه بر صدا و استعداد خوانندگي، پروداکشن و مجموعه خيلي خوبي دارند. کسي که موفق مي شود حتما علتي دارد. مثالي راجع به ماکان بند مي زنم؛ ما با خيلي از موزيسين ها در ارتباط هستيم که خيلي تکنيکال به موضوع نگاه مي کنند و همه هم دوست دارند خواننده بشوند. نخستين واکنش برخي از دوستان جبهه گرفتن نسبت به موفقيت ماکان بند بود.

پس از آن ماجرايي پيش آمد که گفتند يکي از آثار آنها کاور بوده اما بعد به همه ثابت شد که کاور نبوده است و تاريخ ريليز کار کاملا مشخص بود. حدود دو سال پيش شرکت آوازي نو با ماکان قرارداد بسته بود و از آن موقع ياشار خسروي، اميرميلاد نيکزاد و مهندس اردستاني آناليز مي کردند که بچه ها چه کاري را بسازند که بگيرد. منظور من فقط ماکان بند نيست. مطمئنا هر موفقيتي با تلاش، فکر و خلاقيت همراه است. من اعتقادي به مافيا در بازار موسيقي ندارم چون باور دارم که موفقيت را مردم رقم مي زنند. آنها هستند که به يک ترانه و آهنگ علاقه مند مي شوند و از آن استقبال مي کنند.

خواننده مورد علاقه

آرين بهاري: سبک محسن چاوشي را خيلي دوست دارم. به نظرم هرچه بخواند مي گيرد و جايگاه ويژه او در صدر مارکت و بازار موسيقي بي دليل نيست. استراتژي محسن چاوشي براي من خيلي جذاب است. او يکي، دو آلبوم موسيقي با کلام عاميانه داشت که از آنها بسيار استقبال شد اما يکباره سبک کلام را عوض کرد و کلاسيک خوان شد و جالب اين که اين سبک او هم گرفت.

علي رهبري: سعي مي کنم آثار بيشتر خوانندگان و آهنگسازها را گوش کنم ولي خواننده مورد علاقه من داخلي نيست. همه خوانندگاني که موفق شده اند يک ويژگي مشترک دارند؛ اين که درون خود را شناخته و توانسته اند وجه مشترک خودشان و مخاطب هايشان را بشناسند. اين که بگويم کدام شان قهرمان من بوده و دوستش داشتم، واقعا نمي دانم به نظرم شادمهر عقيلي يک نابغه است؛ او هم نوازنده منحصر به فردي است و هم آهنگساز و ترانه سرايي توانمند. بيزينس موسيقي را به خوبي مي شناسد و کارهاي موفق او در ساليان متمادي نشانه اين است که موفقيت او بي دليل نيست. مطمئنا اگر شادمهر در ايران بود کار براي کساني که مشابه سبک او فعاليت مي کنند به مراتب سخت تر مي شد.

برنامه هاي آينده

علي رهبري: به نظر من استمرار موفقيت، با تفکر و استراتژي مناسب شدني است و قطعا اين اتفاق مي افتد. شايد خواننده جديدي به گروه ما اضافه شود که البته دو حالت دارد. يک اسم شناسنامه اي و ديگري برند «پازل بند». نه من و نه آرين هيچ وقت به دنبال اسم شناسنامه اي نبوديم. برند پازل بند مي تواند با رويکردي صحيح، آينده نگري و رصد ذائقه مخاطب به فعاليت خود ادامه دهد.

آرين بهاري: اول از همه خواست خداست و بعد هدف و اين که هر سال و هر ماه چه استراتژي و تفکري به کار ببريم که باقي بمانيم. اگر خواست خدا باشد، هستيم و اگر خواست خدا نباشد، نيستيم.