Download new Track salar aghili
به زودی کنسرت مشترکی را با همراهی حسین خواجه امیری (ایرج) برگزار میکند.
گراتومیک – سالار عقیلی خبر برگزاری تور کنسرتهای خود با همراهی حسین خواجه امیری (ایرج) را عنوان کرد.
سالار عقیلی در این خصوص گفت: این نوید را به مرم عزیز، هنردوستان و طرفداران موسیقی میدهیم که قرار است کنسرتهایی را در خدمت استاد ایرج اجرا کنیم و به صورت دو صدایی تور کنسرتهایمان را به زودی آغاز کنیم. انشالله که مردم تشریف میآورند و از نزدیک به همراه استاد به دیدارشان خواهیم رفت.
گفتنی است، پیش از این حسین خواجه امیری کنسرتی در تهران را با همراه احسان خواجه امیری برگزار کرده بود. وی همچنین کنسرتهای مستقل خود را از چندی پیش با همراهی ارکستر آوای ایرج به رهبری امیر فیروزبخت آغاز و در شهرستانهایی همچون بندر عباس، جزیره کیش، قزوین و … روی صحنه رفته است.
Download new Track salar aghili
همراهی سالار عقیلی و گروهش با زلزله زدگان
گراتومیک – سالار عقیلی برای کمک به زلزله زدگان غرب کشور در شیراز روی صحنه رفت.
مجموعه فرهنگی سینمایی هنرشهرِآفتابِ مجتمع بزرگ خلیج فارس شیراز ساعت ۲۱ شب گذشته ۱۶دی ماه میزبان سالار عقیلی و گروهش بود.
این اجرا که به نفع زلزله زدگان غرب کشور برگزار می شد، چند بخش جداگانه داشت. در آغاز این کنسرت، قطعه ویدیویی در «زیر این آوار» با صدای سالار عقیلی، شعر سعید رمضانی و آهنگسازی شایان کریمی (که پس از حادثه دلخراش زلزله غرب کشور تهیه و منتشر شده بود) پخش شد.
استقبال و تشویق های مخاطبان شیرازی بعد از پایان این قطعه ویدئویی، مقدمه حضور سالار عقیلی و حریر شریعت زاده روی صحنه بود تا با اجرای آواز و پیانو اجرای گروه «راز و نیاز» را به مردم خیر شیرازی و حاضران در سالن تقدیم کنند.
در ادامه سالار عقیلی با همراهی پیانوی حریر شریعت زاده قطعه «مرا رها مکن» از آلبوم «از تنهایی گریه مکن» ( با آهنگسازی ابولفضل صادقی نژاد) را اجرا کردند. این آلبوم توانست در جشن موسیقی ما جایزه بهترین آلبوم موسیقی ایرانی در بخش مردمی را برای عقیلی به ارمغان بیاورد.
پس از آن دواود منادی نوازنده «ویلنسل» گروه هم روی صحنه آمد و قطعه «سیاه و سپید» اجرا شد.
بخش بعدی کنسرت خیریه سالار عقیلی و گروهش، با همراهی نوازندگان موسیقی کلاسیک آغاز شد. در این بخش از اجرا گروه «راز و نیاز» آثار ملی- میهنی و خاطره انگیز عقیلی را اجرا کردند.
در میان همین بخش «کلنل» که اولین قطعه تئاتری سالار عقیلی با آهنگسازی بابک زرین و ترانه افشین مقدم است، برای نخستین بار در شیراز اجرا شد.
بخش پایانی این برنامه با حضور نوازندگان سازهای سنتی گروه راز نیاز و با اجرای قطعاتی همچون «خاک مهرآیین» همراه بود.
قبل از اجرای قطعه پایانی سالار عقیلی چند کلامی درباره سختی ها و نیازهای مادی و معنوی زلزله زدگان غرب کشور با حاضران در مجموعه هنرشهرِآفتابِ خلیج فارس شیراز سخن گفت و از حمایت های ایرانیان برای بازسازی مناطق آسیب دیده قدردانی کرد.
حریر شریعت زاده(پیانو و دف)، محمدرضا اسکندری (تار باس)، علی خشتی نژاد (تار)، علیرضا دریایی (کمانچه)، فردین لاهورپور (نی و کلارینت)، داود منادی (ویلن سل)، سهراب برهمندی (ویولا)، مونیکا لوران (ویولن)، سحاب تربتی (تنبک) و روزبه زرعی (کاخن و سازهای کوبه ای) سالار عقیلی را در اجرای کنسرت خیریه گروه راز و نیاز در شیراز که تا دقایقی از بامداد ۱۷دیماه ادامه داشت، همراهی کردند.
عقیلی که قرار است در جشنواره موسیقی فجر با ارکستر ملی ایران به رهبری فریدون شهبازیان به روی صحنه برود، با اجرای تصنیف «ایران جوان» کنسرتش در مجموعه هنر شهر آفتاب شیراز را به پایان برد.
Download new Track salar aghili
Download new Track salar aghili
سالار عقیلی به عنوان سفیر فرهنگی پانوراما معرفی شد
گراتومیک – سالار عقیلی خواننده سنتی کشورمان در مراسمی با حضور جمعی از مسئولان کشوری و چهره های فرهنگی و هنری به عنوان سفیر فرهنگی مرکز بین المللی پانوراما معرفی شد.
در جشنی که به مناسبت آغاز فصل زمستان در مرکز بین المللی پانوراما برگزار شد، سالار عقیلی با خواندن قطعه ملی «وطنم ای شکوه پابرجا» به عنوان سفیر فرهنگی این مرکز معرفی شد.
منافی: ارزش گذاری ۱۸ میلیون دلاری پانوراما در سازمان بین المللی استاندارد سازی
پس از قرائت قرآن کریم و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران، محسن منافی موسس مرکز بین المللی پانوارما درباره علت انتخاب این استاد آواز به عنوان سفیر فرهنگی این مرکز گفت: دغدغه و تعهد ملی، من را بر این داشت که سالار عقیلی، این هنرمند نام آشنای موسیقی ایران را به عنوان سفیر فرهنگی مرکز بین المللی پانوراما معرفی کنم.
وی درباره دستاوردها و فعالیت های پانوراما افزود: پانوراما با شعار «شکوه پابرجا» رویدادی ملی و دارای رویکردهای فرهنگی، هنری، تجاری، اجتماعی و ورزشی است که با نگاهی ملی در عرصه های بین المللی توانسته قدم های بلندی را طی نماید و باعث سربلندی و افتخار ایران و ایرانی شود. نام این پروژه به تازگی در سازمان بین المللی استانداردسازی پس از دریافتiso10677 به مبلغ ۱۸ میلیون دلار ارزش گذاری شد.
شریعت نژاد: دوستی ملت ها پایدارتر از دوستی دولت ها است
پس از قرائت قرآن کریم و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران، شمس اله شریعت نژاد نماینده مجلس شورای اسلامی با بیان این که دوستی ملت ها همواره پایدارتر از دوستی و رابطه دولت ها است، گفت: ارتباط ما با مردمان سایر کشورها باید مستحکم باشد. این تعامل ها می تواند به دوستی دولت ها نیز منجر شود. انتخاب خواننده ای ملی و حرفه ای نظیر سالار عقیلی که مشهورترین قطعه او در مدح و توصیف ایران بزرگ است، انتخابی به جا و شایسته تقدیر است. شنیدن قطعه «وطنم ای شکوه پابرجا» که بخشی از آن به عنوان شعار(شکوه پابرجا) مرکز تجاری بین المللی پانوراما نیز انتخاب شده است، در هر نقطه ای از جهان که باشیم، حس غرور نسبت به ایرانی بودن را در ما بر می انگیزد.
نماینده مردم شهرستان های تنکابن، رامسر و عباس آباد در مجلس شورای اسلامی افزود: سالار عقیلی باعث اعتلای فرهنگ و هنر ایران است. پانوراما نیز در حال حاضر به یک مجموعه فرهنگی با ظرفیت های بسیار و سالن های کنسرت تبدیل شده است که انتخاب ایشان به عنوان سفیر فرهنگی این مرکز را درخور توجه می کند.
وی همچنین با اشاره به ضرورت سرمایه گذاری فرهنگی و اقتصادی در ایران خاطر نشان کرد: سرمایه گذارانی که پول خود را در ایران صرف مسائل فرهنگی کرده و به اشتغال زایی در کشورمان توجه دارند، بی تردید دارای فرهنگ بسیجی هستند. همان فرهنگی که باعث پیروزی ما در جنگ تحمیلی شد و حالا باعث نجات اقتصادمان نیز خواهد شد. چراکه بدون ارتقای فرهنگی، فرهنگ اقتصاد، کار و صرفه جویی جای خود را در عمل و رفتار مردم باز نخواهد کرد.
حسینی جو: قدر و منزلت واقعی هنر با گذر زمان بیشتر مشخص می شود
سید امیر حسینی جو معاون استاندار و فرماندار ویژه تنکابن نیز در این مراسم درباره رویداد ملی پانوراما عنوان کرد: احداث این مرکز در راستای ایجاد شادابی و نشاط میان مردم است. همه مان می توانیم آثاری را از خود بر جای گذاریم که در حال و آینده خود و جامعه مان تاثیرگذار باشد.
وی با بیان این که هیچ دولت و حکومتی نمی تواند هنر را از بین ببرد، بیان کرد: قدر و منزلت هنر واقعی هر چه از عمر آن بگذرد، بیشتر می شود. هنرمندان هر کشور نیز معرف، تاریخ و تمدن آن کشور هستند و به واسطه آن ها و اثرشان می توان جامعه را بهتر شناخت.
در ادامه این مراسم گروه آیینی و سنتی «ککی کندلوس» به اجرا پرداختند. همچنین سالار عقیلی نیز مهمانان و مردم استان مازندران را به شنیدن چند قطعه حماسی و ملی خود دعوت کرد و به اجرای موسیقی پرداخت.
Download new Track salar aghili
کنسرت سالار عقیلی روز یکشنبه 1 بهمن ماه در مرکز همایش های برج میلاد با حضور طرفدارانش برگزار می شود.
گراتومیک – سالارعقیلی در کنسرت خود منتخبی از قطعههای پرطرفدارش از جمله “از تنهایی گریه مکن” را روی صحنه میبرد.
قطعه “از تنهایی گریه مکن” به آهنگسازی ابوالفضل صادقی نژاد به همراه قطعه “از جان و دل” به آهنگسازی نوید دهقان در هجدهمین جشن خانه موسیقی جزو نامزدهای منتخب این جشن بودند.
قطعه از تنهایی گریه مکن به طور معمول از شبکههای مختلف رادیویی نیز پخش میشود.
در کارنامه هنری سالار عقیلی آثار مختلفی به چشم میخورد که بخشی از این آثار مربوط به تیتراژهایی است که این هنرمند خوانده است.
تیتراژ سریال تاریخی “معمای شاه” از آثار این خواننده موسیقی ایرانی به شمار میرود که زمان پخش این مجموعه توانست نظر مخاطبان را به سوی خود جلب کند.
همچنین در برنامه تلویزیونی “سه ستاره” با اجرای احسان علیخانی سال گذشته سالار عقیلی در بخش خوانندگی به عنوان یکی از سه هنرمند برگزیده انتخاب شد و تندیس بهترین خواننده را از سوی مردم دریافت کرد.
سالار عقیلی در این کنسرت قطعات “تبریز در مه”، “حانیه”، “شکوه گل”، “نگارا”، “افسون سخن”، “خوشه چین”، “از تنهایی گریه مکن”، “گلرخ”، “چرخ فلک“، “نغمه نوروزی”، “ایران” و “خاک مهرآئین” را اجرا خواهد کرد.
کنسرت سالار عقیلی روز یکشنبه 1 بهمن ماه در دو سانس 18:00 و 21:30 در مرکز همایش های برج میلاد برگزار می شود.
Download new Track salar aghili
Download new Track salar aghili
دوازدهمین جشن سالگرد کانون ادبی زمستان سه شنبه ۱۲ دی برگزار خواهد شد.
کانون ادبی زمستان به مناسبت فرارسیدن دوازدهمین سالروز تاسیس خود ۱۲ دی ماه جشنی را با حضور اعضا و هنرمندان برگزار خواهد کرد.
در این جشن به رسم هر ساله از هنرمندان برجسته در زمینه موسیقی، شعر و ترانه تقدیر می شود و امسال نیز قرار است سالار عقیلی تجلیل شود.
همچنین علیرضا آذر، اکبر آزاد، بیژن ارژن، احسان افشاری، علیرضا بدیع، سعید بیابانکی، سعید دبیری، مصطفی رحماندوست، حمیدرضا شکارسری، غلامرضا طریقی، گروس عبدالملکیان، هرمز علیپور، ناصر فیض، صابر قدیمی، مهرنوش قربانعلی، عبدالجبار کاکایی، سیدحسین متولیان، مهدی موسوی میرکلایی، محمدسعید میرزایی و بهروز یاسمی از جمله مهمانان ویژه این مراسم هستند که در طول جشن فعالیتهایی در حوزه شعر، ترانه، ادبیات و موسیقی خواهند داشت.
دوازدهمین جشن سالگرد کانون ادبی زمستان با شعار «و زمستان نام دیگر من است …» روز سه شنبه ۱۲ دی در تالار ایوان شمس برگزار خواهد شد.
Download new Track salar aghili
زندگینامه
سالار عقیلی متولد۱۱ آذر ۱۳۵۶ در تهران، خوانندهٔ موسیقی سنتی ایرانی و دانشآموختهٔ هنرستان موسیقی سوره و نیز دارای مدرک کارشناسی در رشتهٔ بازیگری تئاتر است.
وی خوانندهٔ ثابت ارکستر موسیقی ملی ایران است و سابقهٔ کار با ارکستر سمفونیک اصفهان، گروه دستان، گروه راز و نیاز و ارشد تهماسبی را دارد. سالار عقیلی سرود ایران جوان را با اجرای ارکستر ملل خواندهاست.همسر وی با نام حریر شریعت زاده نوازنده پیانو و دف است
سالار عقیلی از ۸ سالگی فراگیری موسیقی را با نوازندگی سازهای مختلف آغاز کرد. برادر و مادرش علاقهمند به موسیقی و مشوق او بودند و پدرش که وکیل دادگستری بود بیش تر متمایل به پیشرفت تحصیلی او بود. او به هنرستان موسیقی رفت و از همانجا تصمیم به یادگیری آواز گرفت. او در طی بیش از ۵ سال نزد صدیق تعریف به فراگیری آواز پرداخت. هماکنون عقیلی افزون بر اجرا و ضبط آثار موسیقی به تدریس موسیقی در آموزشگاه خود و در هنرستان موسیقی مشغول است. او همچنین گروه راز و نیاز را تشکیل داد. اعضای این گروه عبارتند از سالار عقیلی، حریر شریعت زاده، حامد فکوری، مهدی باقری، آرش فرهنگ فر و شهرام غلامی. او به همراه این گروه کنسرتهای بسیاری در داخل و خارج از کشور اجرا کردهاست.
در جشنوارهٔ موسیقی فجر سال ۱۳۷۵، سالار عقیلی جوانی ۱۸–۱۷ ساله، برای نخستین بار به روی صحنه آمد و موجب حیرت تماشاچیان شد. حریر شریعت زاده نیز در آن کنسرت حاضر بودهاست و به سبب تسلط بر آوازهای ایرانی، با شنیدن صدای سالار عقیلی به استعداد وی پی میبرد. پس از اتمام برنامه در رابطه با آوازهای ایرانی به صحبت مینشینند و همین امر موجب همکاریهای بعدی و در نهایت ازدواج این دو هنرمند منجر میشود. «شریعت زاده» در آلبوم «مایهٔ ناز» سالار عقیلی نوازنده پیانو است، همچنین شنیدهها حاکی از آن است که به تازگی تهیهکنندگی فعالیتهای همسرش را نیز بر عهده دارد.
سالار عقیلی اولین خواننده در تاریخ موسیقی ایران بود که حنجره اش بیمه شد.
همزمان با هشتادویکمین سالروز تأسیس بیمه ایران برای نخستینبار در تاریخ صنعت بیمه حنجره سالار عقیلی از سوی شرکت سهامی بیمه ایران تحت پوشش بیمهای قرار گرفت. این مراسم بعدازظهر شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ در مرکز همایشهای بیمه ایران و با حضور مسوولان این شرکت برگزار شد.
سالار عقیلی که برای اجرای کنسرت به لندن سفر کرده بود در بهمن ماه ۹۴ در استودیوی تلویزیون منوتو حاضر شد و در یکی از برنامههای این شبکه ماهوارهای به گفتوگو نشست. حضور او در این برنامه با واکنش منفی رسانههای محافظهکار در ایران روبهرو شد و حمیدرضا نوربخش، مدیر سی و یکمین دوره جشنواره موسیقی فجر گفت که بر اساس تصمیم شورای نظارت جشنواره فجر به همین دلیل از جدول این دوره از جشنواره حذف خواهد شد.از نکات قابل توجه این ماجرا میتوان به انتشار آلبوم قصه باران چند روز پس از مصاحبه در دوازده بهمن اشاره کرد و از سوی دیگر صدای او از رسانه ملی ایران قطع نشد و پیوسته صدای او از رادیو و تلویزیون پخش شد.
آلبوم ها:
تک آهنگ:
– عشق ماند (ساخته ارشد تهماسبی با اجرای گروه نوروز)
– سایههای سبز (ساخته ارشد تهماسبی)
– دریای بی پایان (ساخته سعید فرجپوری با اجرای گروه دستان)
– سعدی نامه (ساخته ارشد تهماسبی با اجرای گروه دستان)
– به نام گل سرخ (ساخته حمید متبسم با اجرای گروه دستان)
– مایه ناز (بازخوانی آثار استاد بنان)
– عاشقی
– هوای آفتاب
– سالار خوانیها
– عشق دیرین
– باده نوشین (آهنگ سازی هوشنگ فراهانی)
– یاد باد
– سبوی تشنه
– یار و دیار
– نغمه همرازان
– میتراود مهتاب آهنگسازی کیوان ساکت
– به سپیدی صلح
– یار مست (آهنگ سازی مجید مولانیا با اجرای گروه موسیقی سور)
– به یاد من باش
– وطن (ترانه سرا: افشین یداللهی)
– زمزمهها
– فصل عاشقی
– جهان پهلوان تختی
– آیین فرزانگی (آهنگسازی پویا سرایی براساس ملودی پیروز ارجمند)
– قصه باران با آهنگسازی امین بیات
– از تنهایی گریه مکن (آهنگساز: ابوالفضل صادقینژاد)
– معمای شاه (ترانه سرا: افشین یداللهی)
– قافلهسالار عشق، با آهنگسازی مازیار شاهی در سوگ محمدرضا لطفی
– چرخ و فلک
– از جان و از دل
تو کیستی
کنسرتها ی بینالملی:
آمریکا ۲۰۱۶
کانادا ۲۰۱۶
آلمان ۲۰۱۵
هلند ۲۰۱۵
انگلستان ۲۰۱۵
ایتالیا ۲۰۱۵
جوایز:
برنده جایزه مردمی بهترین خواننده – برنامهٔ سهستاره ۱۳۹۵
برنده جایزه بهترین ترانه – جشن حافظ ۱۳۹۵
برنده جایزه بهترین خواننده – جشنواره مرشدان برتر ۱۳۹۴
Download new Track salar aghili
تصویربرداری سریال «محکومین» به کارگردانی سید جمال سید حاتمی روز دوشنبه به کار خود پایان می دهد.
سریال «محکومین» به تهیه کنندگی بهروز مفید که با دو کارگردان تولید شد، روز دوشنبه به ایستگاه پایانی می رسد.
بهروز مفید تهیه کننده با اعلام این خبر افزود: سالار عقیلی تیتراژ سریال را می خواند و مسعود سخاوت دوست نیز در حال ساخت موسیقی سریال است. این در حالی است که روز دوشنبه تصویربرداری به پایان می رسد و مراحل فنی و تدوین پی گیری می شود.
وی همچنین ادامه داد: این روزهای آخر گروه در خیابان های تهران مشغول ضبط سکانس های خارجی و خیابانی و عبوری هستند.
پیش از این هم گروه دوئم به کارگردانی حسین قناعت تصویربرداری اپیزودهای خود را به پایان رسانده بود.
قناعت ۱۱ اپیزود از این مجموعه را ساخته است.
وی درباره استقبال مخاطبان از سریال «محکومین» بیان کرد: به موضوع جدیدی در این سریال پرداخته شده است، مجازات جایگزین موضوع تازه ای است و در هر قسمت تلاش شده که به یک مسئله اجتماعی بپردازیم و یک سری الگوهای رفتاری در آن نشان داده شود. در مجموع امیدواریم نگرش جدیدی در مخاطبان ایجاد کنیم تا این سریال در محتوا مورد استقبال قرار گیرد و در فضای تصویری کار هم هر دو گروه تولید تلاش کرده اند که اتفاق خوبی بیفتد، ولی کار از کارهای کلیشه ای که در فضای خانواده و تکراری تولید می شود دور است.
گفتنی است، «محکومین» ۳۰ قسمت و هر قسمت یک اپیزود است یعنی ۳۰ تله فیلم که هربار به یک موضوع می پردازد و دو گروه کارگردانی دارد که کارگردان گروه اول سیدجمال سید حاتمی و کارگردان گروه دوم بر عهده حسین قناعت است. برای این که «محکومین» زودتر به پخش برسد از دو گروه استفاده شد و هر دو گروه هم همزمان کار را پیش می برند. دو گروه کارگردانی و دو گروه تدوین در کنار هم تولید سریال را انجام می دهند.
سپیده خداوردی، پژمان بازغی، سیروس گرجستانی، ساقی زینتی، آتش تقی پور، مریم کاویانی، نیما شاهرخ شاهی، کامران تفتی، نگین معتضدی، بهرام ابراهیمی، حسین محجوب، مریم سعادت و شبنم قلی خانی. سوگل خلیق، رحیم نوروزی، لیلا زارع و مهدی صباغی و ملیکا شریفی نیا از بازیگران این مجموعه هستند.
Download new Track salar aghili
سالار عقیلی قطعه جدیدی با عنوان «محتاج» را که با استفاده از شعر افشین یداللهی اجرا کرده، منتشر کرد.
قطعه «محتاج» با خوانندگی سالار عقیلی و آهنگسازی بابک زرین و شعر زندهیاد افشین یداللهی در فضای مجازی منتشر شد.
میکس و مسترینگ این قطعه نیز توسط میلاد فرهودی انجام شده است.
ترانه قطعه «محتاج» به این شرح است:
من به دستان سرد و خالی تو
من به فهمیدن تو محتاجم
من به احساس خوب بودن تو
من به خندیدن تو محتاجم
فرصتی داده ای کسی باشم
من نبخشیده ام تو بخشیدی
ظاهر ماه روشن است اما
ماه اگر میشوم تو خورشیدی
دست تو امتداد معجزست
رو به تو میروم به سمت خودم
در همین جاده عشق را فهمیدم
در همین جاده عاشق تو شدم
من به دستان سرد و خالی تو
من به فهمیدن تو محتاجم
من به احساس خوب بودن تو
من به خندیدن تو محتاجم
هر که باشی و هرکسی باشم
مرز بین من و تو باریک است
ما همیشه به عشق مدیونیم
بی من و تو بهشت تاریک است
من به دستان سرد و خالی تو
من به فهمیدن تو محتاجم
من به احساس خوب بودن تو
من به خندیدن تو محتاجم
برای شنیدن قطعه «محتاج» با صدای سالار عقیلی کلیک کنید
Download new Track salar aghili
زندگي حرفه اي کاري و زندگي خانوادگي سالار عقيلي تقريبا در يک زمان شروع شد، وقتي فقط نوزده ساله بود.
در جشنواره موسيقي فجر 1375 درخشيد و يکي از تماشاگران آن برنامه هم حرير شريعت زاده بود. بانوي جوان هنرمند به اتفاق خانواده اش شاهد هنرنمايي هنرمند جوان بودند. صحبت هاي آنها بعد از برنامه به آشنايي خانوادگي و ازدواج شان منجر شد. به اين ترتيب عشق به موسيقي باعث پيوند آنها شد و اين عشق هميشه پابرجا ماند.
آنها در کنار هم به اجراي برنامه هاي مختلف در اقصي نقاط دنيا پرداختند و در کنار آن يک زندگي مثالي را هم ساختند. حاصل اين همراهي و همدلي دنيايي از موسيقي و «ماهور» است که او نيز چون موسيقي در زندگي شان جاري است، زيباترين آهنگ زندگي شان که او هم در درياي موسيقي خانه شان مي بالد و عاشق موسيقي شده است.
سالار عقيلي يکي از بهترين هاي موسيقي ايران است، با ده ها اثر تاثيرگذار و شنيدني به ويژه در حوزه آثار ملي و ميهني. او همواره يکي از خوش استايل ترين ستاره هاي موسيقي ما بوده و هست، هم از نظر سبک و سياق کاري و هم از لحاظ استايل شخصي و برخورد و وجهه اجتماعي.
گفتگو با اين ستاره موسيقي ايران هميشه جذاب است، مخصوصا وقتي درباره زندگي و سلايق اش هم باشد.
از قديم گفته اند که چهل سالگي کمال مرد است و شما در اين پاييز چهل ساله مي شويد، خودتان در اين مورد چطور فکر مي کنيد؟
– حتما همين طور است به شرطي که اوضاع فرهنگ و هنر مملکت و اوضاع سياسي و اقتصادي و اجتماعي مردم خوب باشد تا تکامل آدم ها اتفاق مي افتد. عدد چهل اصولا عدد مقدسي است. پيامبر اکرم در چهل سالگي مبعوث شدند. همچنين وقتي کسي فوت مي کند، برايش چهلم مي گيرند. چله نشيني، شب چله يا همان شب يلداي خودمان معروف است و ما در ماجراي عاشورا اربعين را داريم که مربوط به وقتي است که چهل روز از واقعه کربلا مي گذرد. بنابراين چهل براي ما مقدس است. همان طوري که گفتيد مي گويند در چهل سالگي انسان ها تکامل پيدا مي کنند و اميدواريم که اين ماجرا در مورد ما هم صادق باشد و به چيزهايي که تابه حال تجربه نکرده بوديم برسيم، به خصوص اميدوارم که در راه هنر بتوانيم به مردم عزيز خدمت کنيم.
نکته اين است که در سال هاي ابتدايي هر دهه، آدم از يک دهه خارج و وارد يک دهه ديگر مي شود و اين قاعدتا حس ويژه اي را در آدم ايجاد مي کند. شما چه حسي داريد؟
– حس ويژه اي است. آدم احساس مي کند مسن شده و بچه هاي فاميل را مي بيند که بزرگ شده اند و به خودش فکر مي کند که باز از آنها بزرگ تر است و همان طوري که آنها بزرگتر مي شوند و به سمت جواني مي آيند او هم به سمت ميانسالي و تکامل مي رود. حس خاص و عجيبي است و خيلي قابل توصيف نيست.
البته شما خيلي زود شناخته شديد و زود کارتان را شروع کرديد و آلبوم داديد. بنابراين آدم فکر مي کند سال هاست حضور داريد و قاعدتا سن تان بايد بيشتر از چهل باشد. (خنده)
– بله. من در سال 1372 وارد هنرستان موسيقي شدم و کار حرفه اي را از سال هاي 1374 و 1375 شروع کردم.
همان سال که در جشنواره موسيقي فجر آواز خوانديد…
– بله. در واقع از سال 1375 کار صحنه اي را شروع کردم و حالا 1396 است. يعني مي شود 21 سال که عاشقانه در کار موسيقي هستم و واقعا به آن عشق مي ورزم و افتخار مي کنم و خدا را شکر مي کنم که مي توانم به مردم عزيز ايران خدمت کنم.
من آن جشنواره را نديده ام ولي بنا بر آنچه بعدا منتشر شد، گويا خيلي خوب درخشيديد و همه گفتند که يک ستاره تازه در فضاي موسيقي اصيل ما متولد شده است…
– اين البته نظر لطف شما و دوستاني است که اين لطف را داشتند.
اما به جز ماجراي درخشش شما در آن جشنواره، اتفاق خيلي مهم ديگر آشنايي شما با خانم شريعت زاده بود. گويا ايشان بعد از آن کنسرت با شما صحبت کردند و …
– شما که ماشاءالله همه چيز را مي دانيد. بله، بعد از آن برنامه ايشان به اتفاق خانواده آمدند و خيلي به کار بنده ابراز لطف کردند. با دايي شان هم بودند. از من پرسيدند شما شاگرد استاد صديق تعريف هستيد، درست است؟ گفتم بله. گفتند ما از لحن و نحوه خواندن شما فهميديم که شما بايد شاگرد ايشان باشيد. در آن دوره من پيش استاد تعريف رديف ها را ياد مي گرفتم و خيلي از شيوه ايشان متاثر بودم چون خيلي روي من تاثير گذاشته بودند و من به سبک و سياق ايشان آواز مي خواندم. هر جا که مي خواندم اهل فن مي فهميدند که تحت تاثير و شاگرد ايشان هستم.
آن موقع از آلبوم هاي ايشان بيشتر تحت تاثير کدام آلبوم بوديد؟ به ياد طاهرزاده؟
– نه. آلبوم شوردشت. من اين آلبوم ايشان را صبح تا شب گوش مي دادم و يکي از آلبوم هاي زيبايي هم هست که من هميشه در تاريخ موسيقي گوش دادم. به خصوص آن آواز شور که ايشان با تار آقاي داريوش پيرنياکان اجرا کردند.
بعد از 20 سال آيا هنوز جزئيات آن اجرا يادتان هست؟
– آقاي پيرنياکان هم آنجا به سبک علي اکبرخان شهنازي نواختند و استاد هم آواز شور بسيار زيبايي خواندند و من هميشه سعي مي کردم که آن آواز را تقليد کنم. فکر مي کنم يکي از عللي که من عاشق دستگاه شور و دشتي و ابوعطا و متعلقاتش هستم به خاطر همان آلبوم شوردشت استاد تعريف است.
البته آن موقع ها حال و هواي ديگري بود. فضاي عجيبي در موسيقي ايران حاکم بود. آن زمان به دور از اينترنت و اينستاگرام و تلگرام و ماهواره و … همه به هم نزديک بودند. الان ديگر وقتي شما با کسي کار داريد، به او زنگ نمي زنيد؛ يا اس ام اس مي دهيد يا با تلگرام کارتان را مي گوييد. حالا ديگر کسي به کسي زنگ نمي زند. خود اين مسئله يک فاصله ايجاد مي کند. اين اصلا خوب نيست. درست است که تکنولوژي خوب است اما اين امکانات جديد، آدم ها را از هم دور کرده و آن حال و هوا و احساسات را کم کم از انسان ها مي گيرد. در اين شرايط ما ماشيني و مکانيزه شدن زندگي را داريم احساس مي کنيم و اين براي آينده همه ما و به خصوص براي آينده هنر ما خوب نيست.
فضاي مجازي بين آدم ها فاصله انداخته
براي همين است که شما چندان اهل فضاي مجازي نيستيد؟
– بله. من تلگرام ندارم. اينستاگرام را هم روي گوشي ام ندارم اما براي اينستاگرامم ادمين دارم که ايشان اين صفحه را هدايت و کنترل مي کنند.
اين وسايل ارتباط جمعي ممکن است براي اقتصاد مملکت و براي تجارت خوب باشد ولي به هنر جامعه ما دارد صدمه مي زند.
ما الان متوجه اين آسيب ها نيستيم اما ذره ذره اين لطمه ها به هنر اين مرز و بوم وارد مي شود و ما يک دفعه اين تاثير بد را هم شاهد خواهيم بود. البته اين تکنولوژي هاي جديد فوايد بسياري در زمينه تبليغات و اطلاع رساني دارند و در لحظه همه مي توانند کار شما را ببينند اما آسيب هايي هم دارد و از جمله همان طوري که گفتم انسان ها را از هم دور کرده است.
بله. واقعا قديم ها که موبايل آمده بود مي گفتيم ديگر کسي به کسي نامه نمي نويسد و حالا ديگر بايد بگوييم کسي به کسي زنگ هم نمي زند…
– اخيرا تمبر من رونمايي شد يعني الان ديگر کسي به کسي نامه نمي دهد؟ (خنده). البته اين را براي مزاح گفتم. بله. درست مي فرماييد. زندگي هاي جديد بين آدم ها فاصله انداخته و من آن حس و حال و هواي قديم را بيشتر دوست دارم.
کار کردن با بزرگان
اولين کسي که از بزرگان موسيقي آن موقع به شما واکنش نشان داد چه کسي بود؟
– جشنواره را يادم نيست اما تقريبا يک يا دو سال بعد (درست يادم نيست) ما کنسرتي را به ياد استاد بنان گذاشتيم و آنجا زنده ياد استاد دکتر حسين عمومي به پشت صحنه آمدند و خيلي به من ابراز لطف کردند. خدا رحمت شان کند. ايشان استاد رديف دان و استاد بسياري از استادان پيام موسيقي ايران بودند. همچنين استاد همايون خرم و سرکار خانم بنان و همچنين آقاي کيوان ساکت هم خيلي محبت داشتند.
در آن کنسرت آهنگ خوشه چين (من که فرزند اين سرزمينم) را هم خوانده بوديد؟
– نه. در آن کنسرت بخت بيدار و چه شورها و اميد دل استاد را با همراهي همسرم اجرا کرديم.
آن کنسرت سال 75 شما در جشنواره فجر چگونه هماهنگ شده بود و نوازندگان گروه چه کساني بودند؟
– آن ارکستر را هنرستان موسيقي آماده کرده بود و مقدمات و برنامه ريزي هاي حضور ما در جشنواره هم توسط هنرستان انجام شده بود. نوازندگان گروه هم بچه هاي همکلاس ما در هنرستان بودند. حميدرضا پور افضل تار مي زد. آقاي حسين حراج زاده سنتور مي زد. آقاي سياوش صفري تنبک مي زد و آقاي پيمان قديري هم کمانچه مي زد اگر اشتباه نکرده باشم. اين مال بيست و يکي دو سال پيش است.
شما جزو کساني هستيد که زود ازدواج کرديد. به نظر شما زود ازدواج کردن خوب است يا نه؟
– بستگي به شرايط دارد. اگر همه شرايط فراهم باشد بله. آدم هر چه زودتر ازدواج کند، بهتر است چون زودتر سر و سامان مي گيرد و به نتيجه مي رسد.
البته به شرطي که شخص مناسب براي ازدواج را پيدا کند…
– بله. به هر حال آدم وقتي زندگي مشترک را شروع کند، طول مي کشد که جا بيفتد. آدم وقتي که دير ازدواج مي کند تا مي خواهد به اين درجه برسد، مي رسد به پنجاه سالگي ولي وقتي زودتر ازدواج کند زودتر سر و سامان مي گيرد. من اعتقاد دارم اگر کسي مي خواهد ازدواج کند بايد زود ازدواج کند. البته همانطوري که گفتيد شرطش اين است که کيس مناسب خودش را هم پيدا کند.
شما گروه «راز و نياز» را کي تشکيل داديد؟
– فکر مي کنم سال 1376 با سه چهار نفر اين گروه را تشکيل داديم. من بودم، خانم حرير شريعت زاده پيانو مي زد و آرش فرهنگفر هم تنبک. بعد يک ويولن به آن اضافه کردم که آقاي بهرنگ آزاده بودند. کم کم تار و کمانچه و ني و بربط به اين ترکيب اضافه شد که آقاي مجيد ناظم پور بودند که با ما همکاري مي کردند. بعد بزرگترش کرديم و الان ارکستر کامل راز و نياز 13 نفر هستند.
دوستاني که از قديم بودند هستند؟
– از قديمي ها آقاي فردين لاهورپور هست. آقاي آرش کامور تا همين يکي دو سال پيش در خدمت شان بوديم. آقاي علي خشتي نژاد هم 10 سالي است که در خدمت شان هستيم و آقاي اسکندري و آقاي بابک ميرزايي و آقاي حسين محمودي هم همين طور. اغلب بچه هايي که الان با ما هستند بالاي 10 سال است که در خدمت شان هستيم.
برگرديم به ماجراي آشنايي شما و خانم شريعت زاده. آن موقع که خانم شريعت زاده بعد از کنسرت جشنواره تان آمدند با شما صحبت کردند، شما هم از ايشان پرسيديد چه سازي مي زنند؟ آيا همانجا اين آشنايي ايجاد شد؟
– بله. مادر ايشان، ايشان را معرفي کردند و گفتند که دختر من هم پيانو مي زند و سبک مرتضي خان محجوبي کار مي کنند و شاگرد استاد جواد معروفي هستند. اين براي من هم خيلي جالب بود و همين باعث آشنايي و رفت و آمد و آشنايي خانواده ها با هم شد.
اين علاقه مندي که منجر به ازدواج شد، چند وقت بعد بين شما به وجود آمد؟
– دو، سه ماه بعد از اين جريان رفت و آمد خانواده ها به وجود آمد و ازدواج کرديم.
نکته جالب و شيرين آن است که موسيقي باعث پيوندتان شد؟
– بله، دقيقا.
اين که زن و شوهر همکار باشند خوب است يا نه؟
– اين هم از آن سوال هايي است که نمي شود به آن جواب قطعي داد چون يک وقت هايي خوب است و يک وقت هايي هم بد. شاعر مي گويد: «آنجا که عشق خيمه زند جاي عقل نيست/ غوغا بود دو پادشه اندر ولايتي». گاهي وقت ها دو همکار، دو پزشک، دو موزيسين، دو خطاط، دو نقاش با هم ازدواج مي کنند و ممکن است به بن بست برسند و با هم مشکل پيدا کنند و گاهي وقت ها هم نه، همه چيز خوب است و آنها به هم کمک مي کنند و مکمل يکديگر مي شوند. در ازدواج هايي که زن و شوهر همکار هستند اين موضوع خيلي مهم است که آنها مکمل هم باشند. بنابراين همکار بودن هم خوب دارد و هم بد و در زندگي مشخص مي شود که چه اتفاقي مي افتد.
گويا شما هم الان در کار مکمل هم هستيد و در کارهاي مربوط به گروه راز و نياز و کنسرت هاي ديگرتان، خانم شريعت زاده بخشي از مسئوليت ها را به عهده دارند، درست است؟
– بله. من هميشه در کارهايي که مي خواهم انجام بدهم با ايشان مشورت مي کنم و از ايشان به عنوان يک مخاطب نظر مي خواهم و مي گويم آيا شما به عنوان يک مخاطب سالار عقيلي چنين کاري را بشنويد چه عکس العملي نشان مي دهيد آيا مي پنديد يا نه.
اگر ايشان تاييد بکند و بگويد خوب است من آن کار را مي خوانم و اگر بگويد نه و اين کار ممکن است خرابت بکند من آن را نمي خوانم. بارها اين اتفاق افتاده. دو سه تا آلبوم بوده که آهنگساز به من پيشنهاد کرده و من نمي خواستم بخوانم اما ايشان گفته به صدايت مي آيد، بخوان، خوب است. گفتم اين به صداي من نمي آيد. گفت بخوان با ضمانت من و خواندم و خيلي هم در بين مردم گل کرد.
مي شود يکي از نمونه هايش را بگوييد؟
– اجازه بدهيد نگويم. يک وقت براي دوستان آهنگسازم سوءتفاهم پيش مي آيد و دلگير مي شوند.
همسرتان کدام آهنگ ها را بيشتر دوست دارند؟
– (خنده) اين را بايد از خودشان بپرسيد.
احتمالا ايشان آهنگ هايي را که در آن پيانو نقش اساسي دارد را بيشتر دوست دارند مخصوصا خوشه چين…
– بله، لابد کارهايي را که خودشان در آن با من همکاري دارند را بيشتر دوست دارند. البته ايشان کارهايي که با بابک زرين داريم را هم خيلي دوست دارند.
در چهل سالگي بيش از چهارصد آهنگ واقعا ماشاءالله دارد. کلا چند آلبوم داريد؟
– از من تاکنون بيست و هفت آلبوم منتشر شده و هشت آلبوم ديگر دارم که آماده است و هنوز منتشر نشده است. با آقايان مسعود شعاري، پيمان خازني، خانم نسيم شاملو، آقاي انوريان، آقاي علي پژوهشگر، آقاي کريمي، آقاي کيانيان، آقاي متبسم، آقاي طريقت، آقاي جمشيد صفرزاده آلبوم هايي دارم که به زودي منتشر مي شوند. کار با آقاي صفرزاده فکر کنم همين ماه منتشر مي شود.
يکي از کارهايي که اخيرا از شما منتشر شده عاشقانه هم هست و خيلي مورد توجه قرار گرفته، همکاري با آقاي ابوالفضل صادقي نژاد هست…
– به جز از «تنهايي گريه مکن» که منتشر شده و مورد لطف مردم بوده، کار تازه اي هم داريم که ايشان ساخته اند و مي خواهيم شروع کنيم. يک اسم خاص و ويژه هم دارد که نمي گويم چون مي خواهم براي مردم عزيز سورپرايز باشد. من خيلي کارهاي ايشان را دوست دارم و واقعا در ژانر عاشقانه خوب کار مي کنند. يک مجموعه عاشقانه با خانم نسيم شاملو و پيمان خازني هم داريم که يک نمونه اش همان «سپيد و سياه» بود که با شعر آقاي مظاهري به عنوان يک آهنگ پخش کرديم. يک کار هم با آقاي فريد سعادتمند داريم به نام «ليلاي من کجايي» که بخش هايي از آن را پخش کرديم که مورد استقبال قرار گرفت.
پسر 10 ساله تان، ماهور هم که به صورت جدي دارد موسيقي کار مي کند…
– بله، ماهور ويولن و تنبک مي زند و مقداري هم مي خواند.
شما هر دو موزيسين بوديد و اتفاقا از کودکي هم کار موسيقي کرديد، بنابراين مي دانيد که چگونه بايد استعداد موسيقي فرزندتان را بشناسيد. مي خواهيم اگر ممکن است براي خوانندگان ما هم توضيح دهيد.
– همانطوري که خودتان هم اشاره کرديد، مسئله ماهور با اغلب بچه ها متفاوت است به اين خاطر که او در خانواده اي رشد کرده که همه موزيسين بوده اند و از بدو تولد در اين فضا زندگي کرده و بزرگ شده…
و شايد حتي از قبل از تولد (خنده)…
– بله، دقيقا در زماني که ماهور در شکم مادرش به سر مي برد ما کنسرتي در آلمان داشتيم. در آن کنسرت همسرم دف مي زد و وقتي کنسرت تمام شد گفت خيلي اذيت شده است. گفتم چه اتفاقي افتاده؟ گفت در تمام مدت اجرا وقتي من دف مي زدم ماهور دست و پا مي زد. يعني از همان موقع داشته نوازندگي مادر را احساس مي کرده و به هيجان آمده بود.
شايد هم مي خواست بخواند و دست و پا مي زد که بگويد جلوي سروصدا را بگيريد…
– (خنده) شايد. به هر حال ماهور در چنين شرايطي بزرگ شده. او از بچگي ديده و با اين فضا رشد کرده و شايد پدر و مادري که کار هنري ندارند، علاقه و استعداد فرزندشان را نتوانند تشخيص بدهند. ماهور از بچگي خودش سازهاي مختلف را به دست مي گرفت و با آنها بازي مي کرد يا آنها را مي نواخت. ما ديديم علاقه اش اول به تنبک بود و گذاشتيمش کلاس و چون علاقه اش را ديدم گذاشتيمش کلاس کمانچه و اين کمانچه تبديل به ويولن شد. يک زمان هم به ويولن سل علاقه مند شد…
در حالي که خودش از اين ساز کوچکتر بود…
– (خنده) دقيقا. خودش ويولن هم دوست داشت. مدت زيادي پيش برديا کيارس مي رفت و بعد مدتي پيش آقاي پدرام فريوسفي رفت و الان هم پيش آقاي علي جعفري پويان مي رود. همه از دوستان من هستند و لطف کردند ماهور را به شاگردي پذيرفتند. ماهور تنبک را هم پيش استاد محمود فرهمند کار مي کند که ايشان هم از اساتيد درجه يک تنبک هستند.
ماهور کدام آهنگ تان را بيشتر دوست دارد؟
– قديما خوشه چين را زياد مي خواند ولي الان بيشتر آهنگ ها را دوست دارد و بعضي وقت ها نظر هم مي دهد. مثلا مي گويد اگر اينجا را اينجوري مي خواندي، بهتر بود يا حتي مي گويد اين آهنگ را نخوان. اين سنتي نيست و تم پاپ دارد. درست است که بيشتر از 10 سال ندارد اما گوشش آشناست و مي فهمد.
براي ماهور خواهر يا برادر نخواستيد بياوريد؟
– (خنده) والله با اين وضعيت کاري که ما داريم، همين که ماهور را به همين جا رسانده ايم هم براي ما خيلي سخت بود. ما اکثرا در سفر هستيم و زياد رنگ خانه را نمي بينيم. بنابراين براي ما خيلي سخت بود که بتوانيم خودمان را با مسائلي که فرزندمان دارد، هماهنگ کنيم. هنوز هم سختي هاي خودش را دارد چون بچه محصل است و از طرفي نمي توانيم با خودمان ببريمش و از طرفي هم نمي توانيم تنهايش بگذاريم. اگر با ما بيايد از درسش مي افتد و اگر نيايد هم ما را از دست مي دهد. بچه بايد با خانواده و پدر و مادرش بزرگ شود و زير سايه پدر و مادر باشد.
خدا را شکر زندگي خانوادگي موفقي هم داشته ايد. عوامل اين موفقيت را چه مي دانيد؟
– اين سوال خيلي کلي است و به سختي مي شود به آن جواب داد. فکر مي کنم يکي از عوامل مهم آرامشي بود که سعي کرديم در زندگي مان داشته باشيم. اين آرامش خيلي در تربيت فرزند اهميت دارد و من خيلي روي اين مسئله حساس هستم. دوست ندارم بچه خيلي چيزها را ببيند براي اين که ممکن است در روحيه اش تاثير بد بگذارد. ما سعي کرديم آرامش را در زندگي برقرار کنيم. به هر حال در طول زندگي زن و شوهر ممکن است با هم اختلاف نظرها و صحبت هايي داشته باشند اما خيلي مهم است که نگذارند اين بحث ها في مابين به فرزندشان هم کشيده شود چون روي تربيت و رشد او تاثير منفي مي گذارد.
اهل ورزش هم هستيد؟
– قبلا زياد ورزش مي کردم اما متاسفانه هفت، هشت سالي هست که کنارش گذاشته ام و دوباره مي خواهم شروع کنم.
پدرتان وکيل دادگستري بودند و بنا بر آنچه قبلا گفته ايد ظاهرا خيلي علاقه مند به حضور شما در زمينه موسيقي نبودند و انگار مادر و برادرتان بيشتر تشويق تان مي کردند…
– (خنده) من هر وقت در مورد اين موضوع مصاحبه کردم و حرف زدم، بابا از من گله کرده. منظورم اين نبود که پدر علاقه مند به موسيقي نبود اما به هر حال شغل ايشان شغل خشني بود. ايشان قبلا قاضي بودند و بعد وکيل شدند. بنابراين شرايط شغلي شان اينگونه ايجاب مي کرد. زياد هم نبايد به ايشان خرده بگيريم. به هر حال وکالت و قضاوت و جايگاهي که يک قاضي و وکيل دارد، کمي جدي و خشن است.
اما شما جداي از آن احساسات و شوريدگي هاي هنري، يک جديت، ديسيپلين و مديريت شخصي و کاري داريد و خيلي به پرستيژ اجتماعي و جنتلمن بودن اهميت مي دهيد که احتمالا از ايشان الگو گرفته ايد…
– اين محبت شماست. طبيعتا رفتار پدر و مادر روي فرزندان تاثير مي گذارد. شما لطف داريد و اميدوارم در مورد من هم همينطور بوده باشد.
پدرتان کدام آهنگ هاي تان را دوست دارند؟
– فکر مي کنم بيشتر آثار ملي ميهني و آثاري که درباره وطن هست را بيشتر دوست دارند.
شاعر مورد علاقه تان کيست؟
– از شاعران کلاسيک سعدي و حافظ، مولانا، جامي، عطار و از شاعران پيشکسوت آثار آقاي دکتر شفيعي کدکني، سايه و شاعران بزرگ ديگر. همچنين شعرهاي دکتر افشين يداللهي را خيلي دوست داشتم و دارم. متاسفانه ايشان خيلي زود از ميان ما رفتند و ما منتظر کارهاي بزرگ تر و بيشتر از ايشان بوديم ولي متاسفانه دست روزگار ايشان را از ما و جامعه هنري جدا کرد. من دو، سه تا کار با ايشان دارم که هنوز مردم نشنيده اند و به زودي قرار است که اين آثار را پخش کنيم که بسيار هم زيباست.
اولين آهنگساز پيشکسوت و درجه يکي که با شما کار کرد آقاي ارشد تهماسبي بود. ايشان شما را از کجا شناخته بودند؟
– ايشان از يک کانالي شنيده بودند که جواني آمده و آواز مي خواند و در واقع من از طريق آقاي حميد متبسم به ايشان معرفي شدم.
بعد که شما دو، سه آلبوم با استاد تهماسبي کار کرديد آقاي متبسم گفتند اين چه کاري بود که کردم و خودشان هم دو، سه آلبوم با شما کار کردند (خنده). شکل آشنايي شما با آقاي متبسم چگونه بود؟
– من و همسرم دو نفري براي يک کنسرت سفري به اروپا داشتيم و به آلمان رفتيم و آنجا در يک قصر که يکي از قصرهاي قديمي آلمان بود و تبديل به دانشگاه شده بود، کنسرتي را به ياد استاد بنان برگزار کرديم. آنجا شنيديم که استاد حميد متبسم در آلمان هستند و ما از کانالي پيداي شان کرديم و در آنجا در منزل شان براي شان خواندم و ايشان هم خوش شان آمد و مرا به آقاي ارشد تهماسبي معرفي کردند. اين ماجرا مربوط به سال 78 يا 79 بود و من هنوز آلبومي را ارائه نداده بودم. آشنايي من با استاد تهماسبي منجر به آلبوم «عشق ماند» شد که در سال 1380 منتشر شد. اين اولين کار رسمي من بود و خوشحالم که اولين کارم با يکي از اساتيد بزرگ موسيقي ايران است. اين آلبوم در آن زمان خيلي گل کرد و بين مردم هم جايگاه خوبي پيدا کرد.
قطعه «شاه شمشادقدان» از آن آلبوم هم خيلي هيت شد…
– بله. اين قطعه بيش از همه گل کرد. جالب است که آن زمان خودم فکر مي کردم قطعه «اي ساربان آهسته ران، که آرام جانم مي رود» که در دستگاه راست پنجگاه و ماهور است، مورد استقبال بيشتري قرار مي گيرد و به شاه شمشادقدان فکر نمي کردم ولي برعکس شد و مردم از اين قطعه بيشتر خوش شان آمد. خيلي وقت ها اين حالت پيش مي آيد، آن چيزي که فکر مي کني مي گيرد، نمي شود و کاري که اصلا به آن فکر نمي کني، مردم به آن بيشتر توجه نشان مي دهند. براي من خيلي اتفاق افتاد.
در يک مقطعي تصميم گرفتيد که کارهاي ارکسترال و کلاسيک و آثاري که در ژانر موسيقي سنتي ايراني نبود را بخوانيد، مثل اغلب اين کارهايي که در همکاري با آقاي بابک زرين منتشر شد. فکر مي کنم اين تصميم شجاعانه اي بود که گرفتيد…
– اين آثار که شما از آنها به عنوان کلاسيک نام برديد، همه شان براي سريال ها و فيلم ها يا يکسري موقعيت هاي خاص اجرا و خوانده شده است. يعني اينها کاري نبوده که به صورت سي دي يا آلبوم منتشر شده باشد. مثلا «وطنم اي شکوه پابرجا» کاري بود که براي سريال «تبريز در مه» ساخته شد يا کار «ايران» براي سريال «معماي شاه» ساخته شد. همچنين کار «هانيه» که براي آقاي فريد سعادتمند بود و براي سريال «هانيه» ساخته شده بود. همه شان تيتراژ سريال ها بودند.
ما چهار، پنج سال پيش کنسرتي برگزار کرديم و نوشتيم کنسرت سالار عقيلي با اجراي تيتراژهاي سريال ها. در آن کنسرت يک بخش کار ما موسيقي سنتي بود و يک بخش هم اين آهنگ هاي ملي ميهني که مردم خيلي دوست داشتند که آنها را در اجراي زنده هم بشنوند. الان تقريبا طوري شده که ما در همه کنسرت هاي مان سعي مي کنيم پنج، شش قطعه از اين آثار را حتما اجرا کنيم چون مردم مي خواهند، به خصوص قطعات «ايران» و «وطن» را و ما هم دوست داريم و با افتخار براي مردم اجرا مي کنيم.
البته در بين قطعات ميهني شما، قطعه «ايران جوان» که به صورت آلبوم منتشر شده است…
– بله، اين قطعه را تازه با آقاي پيمان سلطاني آلبوم کرده ايم و قرار است به زودي منتشر شود. آهنگ آن از آقاي سلطاني و شعر اين کار هم يکي از شاهکارهاي استاد زنده ياد بيژن ترقي است و بنده هم افتخار اين را داشتم که اجرايش کنم. البته هر آنچه که از اين قطعه را مي شنويد مربوط به سر صحنه و کنسرت است و نسخه استوديويي اين کار به زودي از طريق انتشارات آواي باربد منتشر مي شود.
اولين کار ملي و ميهني که خوانديد همين کار بود؟
– بله. اين اولين کار ملي و ميهني بود که خواندم.
ولي الان فکر کنم بيشترين آثار در اين حوزه را داريد. چند کار داريد؟
– دوازده کار. کار «ايران سربلند» هست که ساخته آقاي پيمان خازني هست، «خاک مهرآيين» هست که ساخته آقاي علي اکبر قرباني هست، «ميهنم سلام» و «وطنم وطنم» هست که کار آقاي پيمان سلطاني است، «ايران، وطنم اي شکوه پابرجا» هست که کار آقاي بابک زرين هست، «انديشه وطن» هست که ساخته ابوالفضل صادقي نژاد هست، يک کار ساخته آقاي مهران مهرنيا هست، يک کار هم هست که ساخته استاد فخرالديني هست و شعرش هم مال دکتر غضنفري است.
الان مردم ما شما را بيشتر با کارهاي ملي و ميهني مي شناسند. احساس خودتان در اين باره چيست؟
– احساس خوبي دارم و خدا را شکر و افتخار مي کنم که اين آثار مورد توجه مردم عزيزمان قرار گرفته است. البته اين را هم بگويم که دوست ندارم اين آثار و توجه زياد به آنها باعث شود که آثار ديگر من شنيده نشوند. من با آثاري که هنوز منتشر نشده، جمعا چهارصد و بيست، سي آهنگ خوانده ام و سرجمع 12 تا از اين آهنگ ها ملي و ميهني است. من آثار عاشقانه، عارفانه و اجتماعي زيادي دارم از آهنگسازان برجسته و خلاق و دوست دارم همه آنها هم شنيده شوند و البته خدا را شکر مردم به آن آثار هم لطف دارند.
شما بعد از اين جريانات و بعد از اين که در هنرستان موسيقي درس خوانديد و حتي کنسرت هم داشتيد رفتيد تئاتر خوانديد؛ چرا؟ چه سالي وارد دانشکده تئاتر شديد؟
– من در سال 1377 وارد دانشکده تئاتر شدم. البته قبل از آن حتي در دوران دبستان هم نمايش (البته در سطح همان دبستان و راهنمايي و در سطح دانش آموزي منظور من است) بازي مي کردم. موسيقي را هم از بچگي کار مي کردم. بعد هم که به هنرستان موسيقي رفتم و در اواخر سال 76 امتحان دادم و در رشته تئاتر قبول شدم.
چرا تئاتر؟
– اين سوالي است که بارها از من شده و هميشه هم اين جواب را دادم. آن موقع من تحقيق کردم و ديدم در دانشگاه بخشي به عنوان خوانندگي در رشته موسيقي وجود نداشت و متاسفانه هنوز هم وجود ندارد. من بايد يا در آهنگسازي شرکت مي کردم يا نوازندگي و اينها هدف من نبود. من البته نمي خواستم آهنگساز شوم و در مورد نوازندگي هم از سال ها قبل، چه قبل از هنرستان و چه بعدش نوازندگي مي کردم، بنابراين اينها هدف من نبود و ترجيح دادم رشته ديگري غير از موسيقي را انتخاب کنم. البته بازيگري يکي ديگر از علاقه هاي من بود.
و چه کار خوبي هم کرديد. من فکر مي کنم بازيگري در موفقيت شما در خوانندگي بيشتر به شما کمک کرد و …
– بله، خيلي. ما در دانشگاه حرکت بدن و بيان خوانديم و به خصوص بيان به من خيلي کمک کرد. يعني حتما من در خوانندگي روي صحنه از آنچه در دانشگاه آموخته ام بهره گرفته ام. من آنجا ياد گرفتم که چگونه بايد با مخاطبم ارتباط بگيرم.
همکلاسي هاي شما در دانشگاه چه کساني بودند؟ فکر مي کنم برزو ارجمند هم همکلاس شما بود، درست است؟
– نه، ايشان سال بالاتر از ما بود. از هم دوره اي هاي من که دارند کار مي کنند، خانم هانيه توسلي، آقاي سپند اميرسليماني، آقاي مهدي اميني خواه، آقاي کوهستاني، آقاي سينا رازاني و خانم رويا بختياري بودند. خيلي از بچه هاي ما در کار تئاتر هستند. آقاي ابراهيم شفيعي بود که الان در کار کودک خيلي موفق است. سال بالايي هاي ما هم آقاي مجيد صالحي، آقاي مهران غفوريان و آقاي برزو ارجمند بودند اينهايي که يادم مي آيد.
الان بچه هاي هم دوره اي شما دعوت تان مي کنند براي ديدن کارهاي شان؟
– بله، زياد و من اگر وقت داشته باشم اغلب تئاترها را مي بينم. الان هم که خودم درگير موسيقي تئاتر کلنل هستم.
بازيگر مورد علاقه شما چه کسي است؟
– طبيعتا نمي توانم يک نفر را اسم ببرم. دوستان و استادان گرانقدري هستند که من به بازي شان علاقه دارم. از قديمي ها آقاي علي نصيريان، آقاي عزت الله انتظامي، آقاي جمشيد مشايخي، از نسل بعد آقاي پرويز پرستويي و خانم معتمد آريا و آقاي کيانيان و آقاي عبدي که واقعا بازي هاي شان را دوست دارم. خانم رويا تيموريان که استاد خودم بودند در دانشکده و خيلي بازي شان را دوست دارم. اگر بخواهم اسم ببرم خيلي ها هستند. ما در دانشکده اساتيد بسيار خوبي هم داشتيم؛ آقاي دکتر قطب الدين صادقي و استاد حميد سمندريان استاد ما بودند. خانم منيژه محامدي و امير دژاکام استاد ما بودند. آقاي مهدي سلطاني استاد بدن، بيان و حرکت ما بودند. آقاي مهرداد راياني مخصوص بودند که يکي از افتخارات تئاتر ما هستند به خصوص در زمينه نمايشنامه عروسکي. اين اسامي الان يادم بود که گفتم و من افتخار مي کنم که شاگردي اين اساتيد را کرده ام و از آنها آموخته ام.
با کدام يک از اين هنرمندان عرصه بازيگري روابط دوستانه و خانوادگي داريد؟
– آقاي هادي مرزبان، آقاي امير جعفري، آقاي ابراهيم شفيعي (که در دوران دانشجويي من و او و سپند اميرسليماني هم خانه بوديم)، خانم نيوشا ضيغمي، خانم مرجانه گلچين و تعداد ديگري از دوستان. البته من خودم اصولا زياد اهل رفت و آمد نيستم و بيشتر به کار مي پردازم. نه که دوست نداشته باشم اما کلا زياد فرصت رفت و آـمد و مهماني و مسائلي از اين دست را ندارم. هر وقت که فرصت دست مي دهد اين عزيزان را مي بينم.
از کارهاي موزيسين هاي ديگر کار چه کساني را مي شنويد؟
– من بيشتر کارهاي استاد بنان و استاد شجريان را مي شنوم و بخشي از کارهاي استادان محمودي خوانساري و اديب خوانساري را خيلي گوش مي کنم. همچنين سر فرصت، بعضي کارهاي همکاران عزيز را هم گوش مي کنم.
آهنگ خاصي هم بوده که با خودتان گفته باشيد کاش من اين را خوانده بودم؟
– بله بوده. مثلا مجموعه اي که آقاي قرباني از کارهاي استاد همايون خرم با عنوان «رسواي زمانه» خوانده بودند را دوست داشتم من بخوانم چون احساس مي کردم به ژانر کاري و صداي من خيلي مي خورد. البته ايشان هم خيلي خوب اجرا کردند اما من هم دوست داشتم اجرايش کنم و چندتا از آن آهنگ ها را هميشه گوش مي دادم.
البته شما هم چندتا از کارهاي استاد خرم از جمله «ساغرم شکست اي ساقي» را خوانده ايد…
– بله، من چهار اثر از آثار جاودان ايشان را اجرا کرده ام.
Download new Track salar aghili
jane sargardan