مصاحبه با آرمین نادعلی (آرمس)

9 کار مشترک با حمید صفت دارم که منتشر نشدهگروه هایی مانند ماکان بند علف های هرز موسیقی ایران اندگراتومیک -آرمس در مصاحبه با گراتومیک گفت: سالها پیش حمید صفت و امیرعباس گلاب را به مهدی سفیدگر معرفی کردم اما یک سری از دوستان از وقتی که به پول نزدیک شدند دیگر آن قابلیت هنری سابق را ندارند. او همچنین درباره همکاری اش با گروه اپیکور هم صحبت کرد.آرمین نادعلی(آرمس) یکی از خوانندگان خاص سبک کانتری_راک است که در سالهای اخیر فعالیت های زیادی را در این زمینه انجام داده.او در این آشفته بازار موسیقی که همه به دنبال موسیقی شاد و ریتمیک اند سبکی را برای خود انتخاب کرده که شاید کم تر مورد توجه عموم مردم قرار گیرد و همه ی اینها کار را، برای این خواننده ی جوان و موفق دشوار تر میکند اما او در این سالها همچنان موسیقی خاص خود را تولید کرده و حالا طرفداران زیادی هم دارد.در این بخش به سراغ این خواننده ی خوب کشورمان رفتیم و مصاحبه ای مفصل و دوستانه را با او انجام داده ایم که در ادامه میخوانید: آرمس عزيز بهتره با اين سوال کليشه اي اما واجب شروع کنيم، چه سالی به دنيا اومدی و کجا زندگی ميکنی؟من متولد آبان ماه 1370 هستم و در حال حاضر در تهران زندگی میکنم چطور شد که وارد دنيای موسيقی شدی و از کی تصميم گرفتي که خواننده بشی؟ و اينکه آيا تو هم يکي از هنرمندانی هستی که ميگن از بچگی آرزو داشتم روی صحنه براي مردم کل دنيا اجرا کنم؟حقیقتا من اصلا یادم نیست که چطور وارد موسیقی شدم، اما از زمانی که 12 یا 13 سالم بود دوست داشتم که کار هنری انجام بدم، به تتاتر هم علاقه داشتم و فکر میکنم از همون موقع یعنی سال 82 کار موسیقی رو شروع کردم و بعدها برام جدی تر شد.آرزوی اجرا که داشتم اما بدون اجرا هم نبودم، اجراهای رسمی که نه اما تو این سال های اخیر اجرای های مختلفی داشتم که اتفاقا راضی هم بودم، و اینکه اینطوری هم نبوده که بگم از روز اولی که خودم رو شناختم هدفم اجرا و موسیقی بوده! من وارد موسیقی شدم و بعد ها همه چیز برام جدی و جدی تر شد و تمام زندگی من رو تصرف کرد... با توجه به اينکه تعداد کاری که از شما منتشر شده خيلی هم زياد نيست اما آهنگ هايی از شما مثل "ميدون وليعصر" يا "جاده و تو" خيلی زياد شنيده شدند، خودت فکر ميکنی دليلش چی بوده؟اینکه تعداد کمی از کارهام منتشر شده کمی مخالفم. من 23 کار رسمی دارم و "میدون ولیعصر"، "جاده و تو" ، "همه چی عوض شد" و یا "ایمیل" اینها کارهایی هستند که بیشتر شنیده شدند البته فکر میکنم جاده و تو از همه بیشتر شنیده شده باشه، و دلیلش هم فکر میکنم اینه که "جاده و تو" گریزی میزنه به ریتم های سوفی و قدیمی و شعر بسیار خوبی داره که شاعرش هم نیکی عزیزی هستن. "میدون ولیعصر" هم فضایی که داره کمی نو و جدیده و فکر میکنم کسی تا الان بهش اشاره نکرده و اینکه محتوا و مفهوم شعر برای همه خیلی قابل دسترس هست. با اينکه سن زيادی نداری اما در انتخاب سبک و فضای موسيقی و کاراکتری که از خودت ساختی بسيار هوشمند و با سليقه عمل کردی ،هرچند که گاهی هم مخاطب رو ياده کاوه افاق ميندازی اما خب کاراکتر خودت رو داری، اين انتخاب ها و کاراکتر ذاتی بود يا خودت تصميم گرفتی که اين شخصيت متفاوت رو بوجود بياری؟ اولا که خیلی ممنون و این لطف شماست، اما مسلما خیلی از اتفاق ها خود خواسته بوده و اینکه سن کمی هم ندارم من 27 سالمه و درمورد این موضوع که یاده کاوه آفاق می افتید این هست که همیشه هر فرد جدیدی تو هر زمینه ای وارد میشه معمولا آدم ها اون رو با افرادی مقایسه میکنن که توذهنشون هست. من رو در ابتدا با محسن نامجو مقایسه میکردند بعد با فرد دیگری و الان هم با کاوه آفاق! بسیار هم برای من باعث افتخاره که یاده کاوه افاق بندازم کسی رو، چون بسیار آدم بزرگ و عمیقی هستن ایشون اما دنیای من و کاوه آفاق کاملا دنیای متفاوتی هست و فکر میکنم تنها نقطه ی مشترکمون اینه که جفتمون موسیقی عمیق کار میکنیم البته جایی از شعر های من ممکنه به ظاهر سطحی بیاد اما به مسئله ی عمیقی اشاره میکنه... اکثر کارهايي که از تو منتشر شده توسط مهدي سفيدگر ساخته شده و به نظر ميرسه که با اين تنظيم کننده، حميد صفت و امير عباس گلاب رفاقت چندين ساله داري، کمي در مورد اين تيم صحبت کن و اينکه فکر ميکني اين افراد چقدر روي زندگي هنري تو تاثير داشتند؟مهدی دوست چند ساله ی منه و اتفاقای مختلفی رو با هم رقم زدیم ولی من و حمید صفت از سال 82 یعنی نزدیک به 15 ساله با هم رفیقیم، بعد من حمید رو به مهدی سفیدگر معرفی کردم و آوردمش به استودیو که با بچه ها آشنا شد و از اونجایی که من دو سال با مهدی سفیدگر زندگی میکردم اکثر کارهای من رو مهدی تنظیم کرده و خیلی خوشحالم که داره روز به روز پیشرفت میکنه و هر کاری که از دستم بر بیاد براش انجام دادم از همون موقع که حمید صفت یا امیر عباس گلاب اینقدر مشهور نبودند من با عشق به استودیو معرفیشون کردم و جمع خوبی داشتیم توی اون سالها، اتفاقا کارهای خوبی هم مثل "بخشش" همون موقع ساخته شد، اما بعد ها من کم کم از اون فضا دور شدم.من برای همیشه به مهدی سفیدگر مدیونم چون 90 درصد کاهای من رو تنظیم کرده و یا ملودیش رو ساخته اما چیزی که هست اینه که یک سری از دوستان از وقتی که به پول نزدیک شدند دیگه اون قابلیت هنری سابق رو ندارند، ولی بازم میگم من تا همیشه به مهدی سفیدگر مدیونم. چند وقت پيش فيلمی از خودت و حميد صفت در اينستاگرام گذاشتی و يادآور رفاقتت با اين خواننده شدی، حالا صحبتی در مورد حميد صفت و حواشی اخيرش داری؟ما از سال 82 یعنی وقتی که حمید 10 و من 12 سالمون بود با هم بزرگ شدیم و خاطرات زیادی رو با هم داریم. من واقعا ناراحتم برای وضعیتی که براش بوجود اومده و همیشه از دوستان مشترکمون پیگیر خبر هاش هستم،حمید خیلی عاشق مادرشه و بسیار ادم دوست داشتنی و شوخی هستش و ما همیشه جمع خوبی رو با هم داشتیم. اما دلیل اینکه من فیلمی از خودم و حمید رو در اینستاگرام گذاشتم این هست که آدمایی که خوده من حمید رو بهشون معرفی کرده بودم یک سری حرف میزدن که چرا من واکنشی نشون نمیدم و چرا نگرانش نیستم، که خیلی ناراحت کننده بود و با اینکه من زیاد به این حرفا اهمیت نمیدم اما ایندفعه خیلی عصبی شدم و فیلمی از خودم و حمید رو گذاشتم تو اینستاگرام.در ضمن من 9 کار مشترک با حمید دارم ولی هیچوقت این کارهارو پخش نکردم و یا شاید اصلا دوست نداشته باشم که این کارها پخش شه.. با توجه به اينکه تهيه کننده بعضی از کارهات گروه اپيکور بوده اين سوال پيش مياد که اصلا همکاری تو با اين گروه به چه صورت هست؟من با گروه اپیکور از دوستای خیلی قدیمی و همیشه شبیه به یک خانواده بودیم و هستیم. توی این سال ها همکاری های زیادی انجام دادیم و کارهای بزرگی هم تو راهه ولی برای همکاری در قالب فیت هرگز صحبتی نکردیم، در کل همیشه اپیکور برای من شبیه به یک خانوادست! و اما نظرت در مورد حسين اپيکور؟خب به این سوال نمیتونم جواب کوتاه بدم. حسین نگرشی به زندگی داشت که خیلی از آدم ها بهش جذب شدن و طرفدار زیاری رو پیدا کرد، جالبه یک عده میگن شعرهای حسین سطحی بوده در صورتی که اون باید عامیانه حرف میزد اما حسین حرفای مهمی زد و به نظرم هنوز خیلی راه هست تا حسین رو بشناسیم..حسین رفیق خیلی خوبی بود و ما اشتراک های زیادی با هم داشتیم و سعی میکرد با هر کس رابطه ای خاص خودش رو داشته باشه. من تا آخر عمر افسوس خواهم خورد که این برادرم رو از دست دادم. خیلی دوست داشتم که حسین اجرا رو تجربه کنه ولی متاسفانه اینطور نشد اما حسین همچنان جاری و ساریِ... فکر ميکني تفاوت اصلي تو با هنرمنداني مثل ماکان بند که يک دنياي متفاوت دارند چيه؟ و کلا نظرت رو در مورد اين بندهاي جديد موسيقي ايران بگو، چقدر باهاشون موافق يا مخالفي؟این بند ها خودشونم موافقن که هنرمند نیستند. این افراد دستمایه ی کج سلیقگی مردم اند! که برمیگرده به بعد از انقلاب که ما 20 سال موسیقی نداشتیم و در مقابل موسیقی لس آنجلس بود که برای هر اتفاقی موسیقی شیش و هشت اجرا میشد، یعنی اگر میخواستند سیاسی یا برای دختر بندر یا هرچیز دیگه ای بخونند شیش و هشت اجرا میکردند.این اتفاق دقیقا شبیه به اینه که 20 سال یک زمین حاصل خیز دستت باشه و علف هرز توش بکاری که نتیجش میشه همین افراد! البته خیلی ها با این جریان موافق اند و میگن که لازمه اما نظر من اینه که موسیقیِ در این حد سطحی و پیش پا افتاده که شما بخوای از "در" بخونی، اصلا موندگار نیست و بعضی از این افراد همین الان هم تموم شدند. یک زمانی اینطور نبود و نمیشد یا یک یا دو کار مشهور شد و کنسرت گذاشت که در این بین هنرمندای بزرگی نادیده گرفته شدند اما الان وضعیت چیز دیگری شده و در این ابتذال یک سری از تهیه کنندگان و افراد به پول و شهرت رسیدند و این باعث شده که فکر کنند اتفاق بزرگی رقم زدند در صورتی که فقط شرایط موسیقی که وضعیت خوبی هم نداشت رو بدتر کردند.. فکر ميکني بزرگترين مشکل و موانع برای خواننده هايی که چند ساله فعاليتشون رو شروع کردند و کارشون هم خوبه اما هنوز تهيه کننده ی بزرگي ندارند تا بتونن مجوز بگيرند،تبليغات گسترده کنن و نهايتا کنسرت بزارن چيه؟مشکل خیلی ریشه ای شده، تهیه کننده و افرادی که رسانه در اختیار دارند خیلی موثر هستند. اما خیلی کم تهیه کننده ای رو داریم که به فکر هنر باشه، اکثر تهیه کننده ها به فکر پول اند و همون بندی که شما نام بردی خیلی هزینه های عجیب غریبی در اینستاگرام و دنیای مجازی کردن و با این فرمول پیش میرن که چنین موسیقی و استایلی رو میسازند و بعد با تبلیغات به کنسرت و سود دهی میرسند و وقتی با این روش کار میکنند دیگه ریسک نمیکنند که به هنر فکر کنند...فکر میکنم اگر به گذشته ی خیلی از این تهیه کنندگان نگاه کنید میبینید که کاسب و یا بساز بفروش بودند و الان حدود 10 تا 15 نفر هستند که مداوم کنسرت میزارند و پول در میارن که شاید یک یا دو نفرش آدم حسابی باشند که این وضعیت اصلا درست نیست. ما حتی هیچ برنامه ی تخصصی و درستی در مورد موسیقی نداریم فقط یک برنامه به اسم ساعت 25 هست که کاملا انحصاری شده و ساعت یک شب شروع میشه که خیلی هم کم بیننده داره و بسیار محافظه کاره پس کاملا معلومه ما هرگز پیشرفتی که تو سینما داشتیم رو در موسیقی نخواهیم داشت. جشنواره ی خوبی هم که برای موسیقی نداریم،جشنواره فجر هم که اصلا جایزش اعتباری نداره...در کل مشکلات خیلی ریشه ای و عمیقه، حتی افرادی که در ابتدا معترض بودند وقتی به جایگاهی میرسند دیگه فراموش میکنند که باید با این سیستم بجنگند. با این شرایط فکر میکنم که فعلا ما قدرت کافی رو برای بهتر کردن وضعیت هنری کشور نداریم چون افراد کاملا سطحی شدن سردمداران موسیقی! جايگاه خودت رو در کجاي موسيقی ايران ميبينی؟ برنامت براي آينده چيه؟ چقدر به مجوز و فعاليت مجاز فکر ميکنی؟من از روز اولی که این استایل رو شروع کردم چون این ژانر قبلا وجود نداشته میدونستم که قرار نیست به زودی به آسایش برسم. من هنوز هنرجو هستم و دارم پی کار بزرگتری رو میریزم که شاید به عمر من قد نده و نتونم به نقطه ی آسایشش برسم.فکر میکنم تا وقتی که وضعیت تهیه کننده ها اینه نه تهیه کننده ای سراغ من بیاد نه من سراغ تهیه کننده ای برم، من هم خودم رو تغییر نخواهم داد برای ورود به این آشفته بازار موسیقی. و اینکه دوست دارم سینما رو هم تجربه کنم و به کار خودم هم ادامه میدم... و اما در کلام آخر ميتوني با افرادی که اين مصاحبه رو ميخونن صحبت کنی و اگر نقد و يا پيشنهادی داری که دوست داری بيان کنی دقيقا الان وقتشه...من خیلی ممنونم از طرفدارهای عزیزم، من با خیلی هاشون صحبت میکنم و ازشون ایده میگیرم و تو روزهای سخت همیشه کنارم بودند، نکته ای که برام خیلی مهمه اینه که سبک من و کار من رو برای خودشون میدونند که این خیلی خوبه و من کمتر جایی این رو دیدم.و در آخر هم بسیار ممنونم از شما رسانه ی گراتومیک.فکر میکنم شما نسبت به رسانه های دیگه که فرمایشی و وابسته به جاهای مختلف هستند، خیلی خوب دارید پیش میرید در کل من این رسانه رو میپسندم و آینده ی خوبی رو براش میبینم. خیلی هم ممنون بابت این مصاحبه و خدانگهدار...  جهت دسترسی به آثار این هنرمند"کلیک" کنید.  

9 کار مشترک با حمید صفت دارم که منتشر نشده

گروه هایی مانند ماکان بند علف های هرز موسیقی ایران اند

گراتومیک -آرمس در مصاحبه با گراتومیک گفت: سالها پیش حمید صفت و امیرعباس گلاب را به مهدی سفیدگر معرفی کردم اما یک سری از دوستان از وقتی که به پول نزدیک شدند دیگر آن قابلیت هنری سابق را ندارند. او همچنین درباره همکاری اش با گروه اپیکور هم صحبت کرد.

آرمین نادعلی(آرمس) یکی از خوانندگان خاص سبک کانتری_راک است که در سالهای اخیر فعالیت های زیادی را در این زمینه انجام داده.

او در این آشفته بازار موسیقی که همه به دنبال موسیقی شاد و ریتمیک اند سبکی را برای خود انتخاب کرده که شاید کم تر مورد توجه عموم مردم قرار گیرد و همه ی اینها کار را، برای این خواننده ی جوان و موفق دشوار تر میکند اما او در این سالها همچنان موسیقی خاص خود را تولید کرده و حالا طرفداران زیادی هم دارد.

در این بخش به سراغ این خواننده ی خوب کشورمان رفتیم و مصاحبه ای مفصل و دوستانه را با او انجام داده ایم که در ادامه میخوانید:

 

آرمس عزيز بهتره با اين سوال کليشه اي اما واجب شروع کنيم، چه سالی به دنيا اومدی و کجا زندگی ميکنی؟

من متولد آبان ماه 1370 هستم و در حال حاضر در تهران زندگی میکنم

 

چطور شد که وارد دنيای موسيقی شدی و از کی تصميم گرفتي که خواننده بشی؟ و اينکه آيا تو هم يکي از هنرمندانی هستی که ميگن از بچگی آرزو داشتم روی صحنه براي مردم کل دنيا اجرا کنم؟

حقیقتا من اصلا یادم نیست که چطور وارد موسیقی شدم، اما از زمانی که 12 یا 13 سالم بود دوست داشتم که کار هنری انجام بدم، به تتاتر هم علاقه داشتم و فکر میکنم از همون موقع یعنی سال 82 کار موسیقی رو شروع کردم و بعدها برام جدی تر شد.

آرزوی اجرا که داشتم اما بدون اجرا هم نبودم، اجراهای رسمی که نه اما تو این سال های اخیر اجرای های مختلفی داشتم که اتفاقا راضی هم بودم، و اینکه اینطوری هم نبوده که بگم از روز اولی که خودم رو شناختم هدفم اجرا و موسیقی بوده! من وارد موسیقی شدم و بعد ها همه چیز برام جدی و جدی تر شد و تمام زندگی من رو تصرف کرد...

 

با توجه به اينکه تعداد کاری که از شما منتشر شده خيلی هم زياد نيست اما آهنگ هايی از شما مثل "ميدون وليعصر" يا "جاده و تو" خيلی زياد شنيده شدند، خودت فکر ميکنی دليلش چی بوده؟

اینکه تعداد کمی از کارهام منتشر شده کمی مخالفم. من 23 کار رسمی دارم و "میدون ولیعصر"، "جاده و تو" ، "همه چی عوض شد" و یا "ایمیل" اینها کارهایی هستند که بیشتر شنیده شدند البته فکر میکنم جاده و تو از همه بیشتر شنیده شده باشه، و دلیلش هم فکر میکنم اینه که "جاده و تو" گریزی میزنه به ریتم های سوفی و قدیمی و شعر بسیار خوبی داره که شاعرش هم نیکی عزیزی هستن. "میدون ولیعصر" هم فضایی که داره کمی نو و جدیده و فکر میکنم کسی تا الان بهش اشاره نکرده و اینکه محتوا و مفهوم شعر برای همه خیلی قابل دسترس هست.

 

با اينکه سن زيادی نداری اما در انتخاب سبک و فضای موسيقی و کاراکتری که از خودت ساختی بسيار هوشمند و با سليقه عمل کردی ،هرچند که گاهی هم مخاطب رو ياده کاوه افاق ميندازی اما خب کاراکتر خودت رو داری، اين انتخاب ها و کاراکتر ذاتی بود يا خودت تصميم گرفتی که اين شخصيت متفاوت رو بوجود بياری؟ 

اولا که خیلی ممنون و این لطف شماست، اما مسلما خیلی از اتفاق ها خود خواسته بوده و اینکه سن کمی هم ندارم من 27 سالمه و درمورد این موضوع که یاده کاوه آفاق می افتید این هست که همیشه هر فرد جدیدی تو هر زمینه ای وارد میشه معمولا آدم ها اون رو با افرادی مقایسه میکنن که توذهنشون هست. من رو در ابتدا با محسن نامجو مقایسه میکردند بعد با فرد دیگری و الان هم با کاوه آفاق! بسیار هم برای من باعث افتخاره که یاده کاوه افاق بندازم کسی رو، چون بسیار آدم بزرگ و عمیقی هستن ایشون اما دنیای من و کاوه آفاق کاملا دنیای متفاوتی هست و فکر میکنم تنها نقطه ی مشترکمون اینه که جفتمون موسیقی عمیق کار میکنیم البته جایی از شعر های من ممکنه به ظاهر سطحی بیاد اما به مسئله ی عمیقی اشاره میکنه...

 

اکثر کارهايي که از تو منتشر شده توسط مهدي سفيدگر ساخته شده و به نظر ميرسه که با اين تنظيم کننده، حميد صفت و امير عباس گلاب رفاقت چندين ساله داري، کمي در مورد اين تيم صحبت کن و اينکه فکر ميکني اين افراد چقدر روي زندگي هنري تو تاثير داشتند؟

مهدی دوست چند ساله ی منه و اتفاقای مختلفی رو با هم رقم زدیم ولی من و حمید صفت از سال 82 یعنی نزدیک به 15 ساله با هم رفیقیم، بعد من حمید رو به مهدی سفیدگر معرفی کردم و آوردمش به استودیو که با بچه ها آشنا شد و از اونجایی که من دو سال با مهدی سفیدگر زندگی میکردم اکثر کارهای من رو مهدی تنظیم کرده و خیلی خوشحالم که داره روز به روز پیشرفت میکنه و هر کاری که از دستم بر بیاد براش انجام دادم از همون موقع که حمید صفت یا امیر عباس گلاب اینقدر مشهور نبودند من با عشق به استودیو معرفیشون کردم و جمع خوبی داشتیم توی اون سالها، اتفاقا کارهای خوبی هم مثل "بخشش" همون موقع ساخته شد، اما بعد ها من کم کم از اون فضا دور شدم.

من برای همیشه به مهدی سفیدگر مدیونم چون 90 درصد کاهای من رو تنظیم کرده و یا ملودیش رو ساخته اما چیزی که هست اینه که یک سری از دوستان از وقتی که به پول نزدیک شدند دیگه اون قابلیت هنری سابق رو ندارند، ولی بازم میگم من تا همیشه به مهدی سفیدگر مدیونم.

 

چند وقت پيش فيلمی از خودت و حميد صفت در اينستاگرام گذاشتی و يادآور رفاقتت با اين خواننده شدی، حالا صحبتی در مورد حميد صفت و حواشی اخيرش داری؟

ما از سال 82 یعنی وقتی که حمید 10 و من 12 سالمون بود با هم بزرگ شدیم و خاطرات زیادی رو با هم داریم. من واقعا ناراحتم برای وضعیتی که براش بوجود اومده و همیشه از دوستان مشترکمون پیگیر خبر هاش هستم،حمید خیلی عاشق مادرشه و بسیار ادم دوست داشتنی و شوخی هستش و ما همیشه جمع خوبی رو با هم داشتیم. اما دلیل اینکه من فیلمی از خودم و حمید رو در اینستاگرام گذاشتم این هست که آدمایی که خوده من حمید رو بهشون معرفی کرده بودم یک سری حرف میزدن که چرا من واکنشی نشون نمیدم و چرا نگرانش نیستم، که خیلی ناراحت کننده بود و با اینکه من زیاد به این حرفا اهمیت نمیدم اما ایندفعه خیلی عصبی شدم و فیلمی از خودم و حمید رو گذاشتم تو اینستاگرام.

در ضمن من 9 کار مشترک با حمید دارم ولی هیچوقت این کارهارو پخش نکردم و یا شاید اصلا دوست نداشته باشم که این کارها پخش شه..

 

با توجه به اينکه تهيه کننده بعضی از کارهات گروه اپيکور بوده اين سوال پيش مياد که اصلا همکاری تو با اين گروه به چه صورت هست؟

من با گروه اپیکور از دوستای خیلی قدیمی و همیشه شبیه به یک خانواده بودیم و هستیم. توی این سال ها همکاری های زیادی انجام دادیم و کارهای بزرگی هم تو راهه ولی برای همکاری در قالب فیت هرگز صحبتی نکردیم، در کل همیشه اپیکور برای من شبیه به یک خانوادست!

 

و اما نظرت در مورد حسين اپيکور؟

خب به این سوال نمیتونم جواب کوتاه بدم. حسین نگرشی به زندگی داشت که خیلی از آدم ها بهش جذب شدن و طرفدار زیاری رو پیدا کرد، جالبه یک عده میگن شعرهای حسین سطحی بوده در صورتی که اون باید عامیانه حرف میزد اما حسین حرفای مهمی زد و به نظرم هنوز خیلی راه هست تا حسین رو بشناسیم..

حسین رفیق خیلی خوبی بود و ما اشتراک های زیادی با هم داشتیم و سعی میکرد با هر کس رابطه ای خاص خودش رو داشته باشه. من تا آخر عمر افسوس خواهم خورد که این برادرم رو از دست دادم. خیلی دوست داشتم که حسین اجرا رو تجربه کنه ولی متاسفانه اینطور نشد اما حسین همچنان جاری و ساریِ...

 

فکر ميکني تفاوت اصلي تو با هنرمنداني مثل ماکان بند که يک دنياي متفاوت دارند چيه؟ و کلا نظرت رو در مورد اين بندهاي جديد موسيقي ايران بگو، چقدر باهاشون موافق يا مخالفي؟

این بند ها خودشونم موافقن که هنرمند نیستند. این افراد دستمایه ی کج سلیقگی مردم اند! که برمیگرده به بعد از انقلاب که ما 20 سال موسیقی نداشتیم و در مقابل موسیقی لس آنجلس بود که برای هر اتفاقی موسیقی شیش و هشت اجرا میشد، یعنی اگر میخواستند سیاسی یا برای دختر بندر یا هرچیز دیگه ای بخونند شیش و هشت اجرا میکردند.

این اتفاق دقیقا شبیه به اینه که 20 سال یک زمین حاصل خیز دستت باشه و علف هرز توش بکاری که نتیجش میشه همین افراد! البته خیلی ها با این جریان موافق اند و میگن که لازمه اما نظر من اینه که موسیقیِ در این حد سطحی و پیش پا افتاده که شما بخوای از "در" بخونی، اصلا موندگار نیست و بعضی از این افراد همین الان هم تموم شدند. یک زمانی اینطور نبود و نمیشد یا یک یا دو کار مشهور شد و کنسرت گذاشت که در این بین هنرمندای بزرگی نادیده گرفته شدند اما الان وضعیت چیز دیگری شده و در این ابتذال یک سری از تهیه کنندگان و افراد به پول و شهرت رسیدند و این باعث شده که فکر کنند اتفاق بزرگی رقم زدند در صورتی که فقط شرایط موسیقی که وضعیت خوبی هم نداشت رو بدتر کردند..

 

فکر ميکني بزرگترين مشکل و موانع برای خواننده هايی که چند ساله فعاليتشون رو شروع کردند و کارشون هم خوبه اما هنوز تهيه کننده ی بزرگي ندارند تا بتونن مجوز بگيرند،تبليغات گسترده کنن و نهايتا کنسرت بزارن چيه؟

مشکل خیلی ریشه ای شده، تهیه کننده و افرادی که رسانه در اختیار دارند خیلی موثر هستند. اما خیلی کم تهیه کننده ای رو داریم که به فکر هنر باشه، اکثر تهیه کننده ها به فکر پول اند و همون بندی که شما نام بردی خیلی هزینه های عجیب غریبی در اینستاگرام و دنیای مجازی کردن و با این فرمول پیش میرن که چنین موسیقی و استایلی رو میسازند و بعد با تبلیغات به کنسرت و سود دهی میرسند و وقتی با این روش کار میکنند دیگه ریسک نمیکنند که به هنر فکر کنند...

فکر میکنم اگر به گذشته ی خیلی از این تهیه کنندگان نگاه کنید میبینید که کاسب و یا بساز بفروش بودند و الان حدود 10 تا 15 نفر هستند که مداوم کنسرت میزارند و پول در میارن که شاید یک یا دو نفرش آدم حسابی باشند که این وضعیت اصلا درست نیست. ما حتی هیچ برنامه ی تخصصی و درستی در مورد موسیقی نداریم فقط یک برنامه به اسم ساعت 25 هست که کاملا انحصاری شده و ساعت یک شب شروع میشه که خیلی هم کم بیننده داره و بسیار محافظه کاره پس کاملا معلومه ما هرگز پیشرفتی که تو سینما داشتیم رو در موسیقی نخواهیم داشت. جشنواره ی خوبی هم که برای موسیقی نداریم،جشنواره فجر هم که اصلا جایزش اعتباری نداره...

در کل مشکلات خیلی ریشه ای و عمیقه، حتی افرادی که در ابتدا معترض بودند وقتی به جایگاهی میرسند دیگه فراموش میکنند که باید با این سیستم بجنگند. با این شرایط فکر میکنم که فعلا ما قدرت کافی رو برای بهتر کردن وضعیت هنری کشور نداریم چون افراد کاملا سطحی شدن سردمداران موسیقی!

 

جايگاه خودت رو در کجاي موسيقی ايران ميبينی؟ برنامت براي آينده چيه؟ چقدر به مجوز و فعاليت مجاز فکر ميکنی؟

من از روز اولی که این استایل رو شروع کردم چون این ژانر قبلا وجود نداشته میدونستم که قرار نیست به زودی به آسایش برسم. من هنوز هنرجو هستم و دارم پی کار بزرگتری رو میریزم که شاید به عمر من قد نده و نتونم به نقطه ی آسایشش برسم.

فکر میکنم تا وقتی که وضعیت تهیه کننده ها اینه نه تهیه کننده ای سراغ من بیاد نه من سراغ تهیه کننده ای برم، من هم خودم رو تغییر نخواهم داد برای ورود به این آشفته بازار موسیقی. و اینکه دوست دارم سینما رو هم تجربه کنم و به کار خودم هم ادامه میدم...

 

و اما در کلام آخر ميتوني با افرادی که اين مصاحبه رو ميخونن صحبت کنی و اگر نقد و يا پيشنهادی داری که دوست داری بيان کنی دقيقا الان وقتشه...

من خیلی ممنونم از طرفدارهای عزیزم، من با خیلی هاشون صحبت میکنم و ازشون ایده میگیرم و تو روزهای سخت همیشه کنارم بودند، نکته ای که برام خیلی مهمه اینه که سبک من و کار من رو برای خودشون میدونند که این خیلی خوبه و من کمتر جایی این رو دیدم.

و در آخر هم بسیار ممنونم از شما رسانه ی گراتومیک.فکر میکنم شما نسبت به رسانه های دیگه که فرمایشی و وابسته به جاهای مختلف هستند، خیلی خوب دارید پیش میرید در کل من این رسانه رو میپسندم و آینده ی خوبی رو براش میبینم. خیلی هم ممنون بابت این مصاحبه و خدانگهدار...

  

جهت دسترسی به آثار این هنرمند"کلیک" کنید.