تو مثل یه اتفاقی که میخواد یه روز بیفته
مثل اون شعر تری که هیچکسی هنوز نگفته
مثل قاب عکس زردی که نشسته روی دیوار
مثل اشکایی که آروم میچکن رو سیم گیتار
رو سیم گیتار
دست تو حسیه مثل
چیدن سیبای قرمز
مثل سینه ریزی که روش مینویسن
بی تو هرگز هرگز هرگز
بی تو هرگز هرگز هرگز
بی تو هرگز هرگز هرگز
بی تو هرگز هرگز هرگز
تو مثل یه اتفاقی که میخواد یه روز بیفته
مثل اون شعر تری که هیچکسی هنوز نگفته
مثل قاب عکس زردی که نشسته روی دیوار
مثل اشکایی که آروم میچکن رو سیم گیتار
بی تو هرگز
بی تو هرگز
بی تو هرگز
بی تو هرگز
بی تو هرگز
بی تو هرگز
دست تو حسیه مثل چیدن سیبای قرمز
مثل سینه ریزی که روش مینویسن بی تو هرگز
مثل ذوق یه کویری بعد یک دعای بارون
مثل نقش فال قهوه توی کوچه های فنجون
تو مثل یه اتفاقی که میخواد یه روز بیفته
مثل اون شعر تری که هیچکسی هنوز نگفته
مثل قاب عکس زردی که نشسته روی دیوار
مثل اشکایی که آروم میچکن رو سیم گیتار
تو مثل یه اتفاقی
تو مثل یه اتفاقی
تو مثل یه اتفاقی
تو مثل یه اتفاقی
تو مثل یه اتفاقی که میخواد یه روز بیفته
مثل اون شعر تری که هیچکسی هنوز نگفته
مثل قاب عکس زردی که نشسته روی دیوار
مثل اشکایی که آروم میچکن رو سیم گیتار