پروانهها رفتن با تو از این خونه
بعد تو زندگی هر لحظه داغونه
شهری که آزردت آزرده میمونه
قلب من بعد تو افسرده میخونه
این پایان راه منه
آغاز در خود مردنه
بدون تو. بدون تو
خورشید تابنده مرد
امید آینده مرد
بدون تو. بدون تو
ابری تر از بهمن دیماه و چشم من زیبا بدون تو
هر ثانیه پاییز از حادثه لبریز اینجا بدون تو
تنهایی تاریک میخنده از نزدیک زیبا بدون تو
پرواز آتیشم یکلحظه گم میشم اینجا بدون تو
از تلخی کابوس تا بغض آیینه
زندگی هر نفس تکرار غمگینه.
دستی که میرقصید با آذر موهات
هر شب از فصل سرد کابوس میچینه
این پایان راه منه
آغاز درخود مردنه
بدون تو بدون تو
خورشید تابنده مرد
امید آینده مرد
بدون تو بدون تو